بررسی بازی کامپیوتری Last of us

 بررسی بازی کامپیوتری Last of us

Last of us  تنها یک بازی کامپیوتری نیست؛ بلکه یک هنر است. منتقد سینما «راجر ایبرت» در سال ۲۰۱۰ در وبلاگی گفته است که گیمرها و علاقه‌مندان به بازی‌های کامپیوتری تا قدری عمر نخواهند کرد که شاهد تبدیل شدن گیم به رسانه‌ای برای نمایش هنر باشند. با عرضه شدن قسمت اول آخرین بازماندگان ما در سال ۲۰۱۳ شرکت naughty dog عقیده آقای ایبرت را کاملا زیر سوال برد.

Last of us در مورد دوران پساآخرزمانی آمریکا است بعد از پاندمی شدن یک قارچ که انسان‌ها را به زامبی‌هایی متخاصم و بدون قدرت درک تبدیل می‌کند. به احتمال زیاد با خود می‌گویید این که چیز جدیدی نیست می‌توان تعداد زیادی بازی را با این محتوا نام برد؛ مثل:  Fallout, Left 4 Dead, The Walking Dead  DayZ

گیم‌پلی Last of us نیز المان‌هایی از جمله اکشن و مخفی کاری را از عنوان بزرگ و درآمدزای naughty dog یعنی مجموعه uncharted  وام گرفته است.

بیشتر بخوانید: فهرست بازی های گیم پس آلتیمیت ایکس باکس XBOX Game Pass Ultimate

المان‌هایی که Last of us را استثنایی می‌کند

در این بازی شما عمدتا کنترل «جوئل» را بر عهده دارید. او یک قاچاقچی در حال پا به سن گذاشتن است.  جوئل، در آغاز طوفانی و فراموش نشدنی بازی دقیقا در بحبوحه‌ انتشار قارچ «کردیسپس» در آستین تگزاس ایالات متحده دختر خود را از دست می‌دهد.

در روند بازی Last of us با «الی» یک دختر ۱۴ساله که در برابر اثرات مخرب این قارچ مصون است ملاقات می‌کند. گیم‌پلی و مکانیک روان بازی شما را کاملا جای شخصیت‌های بازی قرار می‌دهد. روایت داستان شخصیت‌های بازی در طی روند بازی گفته می‌‎شود و شما بدون آنکه متوجه بشوید با شخصیت‌ها ارتباط عاطفی بر قرار می‌کنید.

Last of us سعی دارد به یک سوال اساسی پاسخ دهد

 چه چیزی به زندگی ارزش زندگی کردن را می‌دهد؟ بازی با استفاده از ترسیم دنیایی که حق زندگی عادی را از شخصیت‌های بازی گرفته است، شما را به پرسیدن این سوال وادار می‌کند.

در دنیای که دوام آوردن در یک روز و رسیدن به روز بعدی مشخص نیست؛ ارتباطات، روابط و عشق چیزهایی هستند که شخصیت‌های بازی را به این دنیای خشن متصل می‌کند؛ اما همین مسائل می‌تواند عامل از بین رفتن آن‌ها نیز باشد.

شاید کسی بیشتر از جوئل  مضرات دوست داشتن کسی در این دنیای خطرناک را نداند. او مردی تلخ است که به وسیله سختی‌های زندگی‌اش در این جهان خشن و خشک شده است. جوئل شاید در اوایل بازی دوست داشتنی نباشد ولی کاملا قابل درک است.

دیالوگ‌های Last of us بسیار انسانی و باورپذیر است. به وسیله آن انسانیت را از طریق شخصیت‌های دیگر بازی مشاهده می‌کنید. این در حالی است قلب عاطفی این داستان دختر بچه‌ای ۱۴ ساله به نام الی است.

او هنوز توانایی خندیدن، خوش گذراندن و تعجب کردن را دارد.  او زنده است در حالی که جوئل از درون مرده به نظر می‌رسد. سرزندگی و علاقه الی به زندگی هم جوئل و هم گیمر را به او دلبسته می‌کند.

یک سوالی اساسی دیگری به وجود می آید

مردی که برای بقا دست به کشتن افراد دیگر می‌زند و همواره در حال جنگیدن است و گویی بقا برای او تبدیل به یک کار روزمره شده است، چطور می‌تواند اهمیت زندگی را در شخصی دیگر پیدا کند؟ چطور می‌شود دستی به خون صدها نفر آلوده باشد، ولی در قلبش هنوز جایی برای محبت و دوست داشتن باقی مانده باشد؟

روند بی‌نظیر داستان‌سرایی Last of us این سوال را به بهترین شکل پاسخ می‌گوید و اشک را به چشمان گیمرها می‌آورد.

هم اکنون میلیون‌ها نفر منتظر انتشار قسمت دوم این شاهکار هستند. منتظر هستند تا ادامه داستان این دو شخصیت دوست داشتنی را ببینند. این بازی در ۱۹ ژوئیه امسال معادل ۳۰ خرداد روانه‌ استورهای پلی‌استیشن می‌شود. شاید آخرین برگ برنده این کنسول در نسل هشتم باشد.

علیرضا چرمچی

مطالب مرتبط

1 دیدگاه

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *