بررسی بازی کامپیوتری Last of us؛ بازی آخرالزمانی که زمان را از یادتان می‌برد

 بررسی بازی کامپیوتری Last of us؛ بازی آخرالزمانی که زمان را از یادتان می‌برد

تصور کنید در جهانی زندگی می‌کنید که هر لحظه ممکن است مرگ در کمین‌تان باشد؛ نه مرگی عادی، بلکه در هیبت انسان‌هایی که دیگر خودشان نیستند. دنیای آخرالزمانی که در آن قوانین تمدن فروپاشیده و بقا به بهایی گزاف تمام می‌شود. The Last of Us فقط یک بازی نیست، بلکه سفری احساسی به اعماق روح انسان است؛ داستانی از عشق، خیانت، امید و ناامیدی که با هر قدم، شما را بیشتر در دنیای خود غرق می‌کند. این بازی نه‌تنها استانداردهای جدیدی برای داستان‌گویی در دنیای بازی‌های ویدیویی تعریف کرد، بلکه به اثری جاودانه تبدیل شد که هر گیمری باید آن را تجربه کند. اما چه چیزی باعث شده تا The Last of Us همچنان در قلب گیمرها بدرخشد؟ در ادامه این مقاله از دیجی‌ لند، نگاهی دقیق به این شاهکار و بررسی بازی کامپیوتری Last of us خواهیم داشت.

معرفی بازی The Last of Us

The Last of Us یک بازی ویدیویی در سبک اکشن-ماجراجویی است که توسط استودیوی Naughty Dog توسعه یافته و در سال ۲۰۱۳ توسط شرکت Sony Computer Entertainment برای کنسول PlayStation 3 منتشر شد. این بازی به دلیل موفقیت چشمگیر، در سال ۲۰۱۴ با نسخه بهبودیافته‌ای تحت عنوان The Last of Us Remastered Edition برای PlayStation 4 بازنشر شد.

پس از سال‌ها محبوبیت و استقبال از این عنوان، نسخه‌ای کاملاً بازسازی‌شده با نام The Last of Us Part I در سال ۲۰۲۲ برای PlayStation 5 منتشر شد. این نسخه علاوه بر بهبودهای گرافیکی، دارای فیزیک و انیمیشن‌های پیشرفته‌تر و تغییراتی در نورپردازی و طراحی هنری بود. در نهایت، این بازی در سال ۲۰۲۳ برای رایانه‌های شخصی (PC) نیز عرضه شد و به بازیکنان این پلتفرم امکان تجربه یکی از مهم‌ترین عناوین تاریخ بازی‌های ویدیویی را داد.

دنباله این بازی، یعنی The Last of Us Part II، در سال ۲۰۲۰ برای PlayStation 4 منتشر شد و نسخه بهبود یافته آن با نام The Last of Us Part II Remastered در سال ۲۰۲۴ برای PlayStation 5 عرضه شد. بااین‌حال، تاکنون نسخه رسمی PC برای The Last of Us Part II منتشر نشده است و در دسترس کاربران این پلتفرم قرار ندارد.

The Last of Us با فروش میلیون‌ها نسخه و دریافت جوایز متعدد، یکی از تأثیرگذارترین بازی‌های تاریخ صنعت گیم محسوب می‌شود و همچنان طرفداران زیادی در سراسر جهان دارد. اگر شما هم از طرفداران سریال محبوب این بازی هستید باید بگوییم فصل دوم سریال آخرین بازمانده  در آوریل ۲۰۲۵ یعنی حوالی اردیبهشت ۱۴۰۴ به تلویزیون خواهد آمد. 

بررسی بازی کامپیوتری Last of us

بررسی گیم‌پلی بازی The Last of Us (پارت اول و دوم)

The Last of Us یکی از تاثیرگذارترین بازی‌های تاریخ است که در کنار روایت داستانی درگیرکننده‌اش، گیم‌پلی جذاب و منحصر‌به‌فردی را ارائه می‌دهد. این بازی ترکیبی از دو ژانر Survival Game و Post-Apocalyptic World است که باعث می‌شود بازیکن در دنیای آخرالزمانی آن غرق شود. نسخه دوم این بازی نیز گیم‌پلی را به سطحی بالاتر برد و با تغییرات گسترده‌ای در مبارزات، مخفی‌کاری و هوش مصنوعی دشمنان، تجربه‌ای عمیق‌تر و واقع‌گرایانه‌تر ارائه کرد. در ادامه، نگاهی به گیم‌پلی هر دو نسخه خواهیم داشت و تفاوت‌های آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

بررسی گیم‌پلی The Last of Us (نسخه اول)

گیم‌پلی نسخه اول The Last of Us بر پایه بقا و مدیریت منابع طراحی شده است. بازیکنان باید در دنیایی پر از خطرات مختلف، از جمله گروه‌های متخاصم انسانی و مبتلایان جهش‌یافته، راه خود را پیدا کنند. درگیری‌ها همیشه مستقیم نیستند و مخفی‌کاری اغلب بهترین گزینه برای زنده ماندن است. بازی در عین ارائه مبارزات تنش‌زا، بازیکنان را مجبور می‌کند در استفاده از مهمات و منابع بسیار دقیق و اقتصادی عمل کنند.

سیستم مبارزات در این نسخه بسیار واقع‌گرایانه طراحی شده است. جوئل (Joel)، شخصیت اصلی بازی، فردی آموزش‌دیده یا قهرمان کلاسیک بازی‌های اکشن نیست؛ بلکه او مردی است که برای بقا تلاش می‌کند و همین موضوع روی نحوه مبارزه او تأثیر می‌گذارد. اسلحه‌های بازی سنگین و استفاده از آن‌ها دشوار است، به‌طوری که هنگام شلیک، لگد اسلحه‌ها و محدودیت مهمات باعث می‌شود بازیکن قبل از درگیری، استراتژی بازی مناسبی را انتخاب کند. مبارزات نزدیک نیز خشونت بالایی دارند و جوئل در مواقع لزوم از چاقو، لوله‌های فلزی یا آجر برای از پای درآوردن دشمنان استفاده می‌کند.

در بررسی بازی کامپیوتری Last of us باید بگوییم مدیریت منابع بخش مهمی از گیم‌پلی است. بازیکنان باید محیط را به‌دقت جست‌وجو کنند تا مواد اولیه لازم برای ساخت آیتم‌هایی مانند کوکتل مولوتف، بمب‌های میخ‌دار و کیت‌های درمانی را جمع‌آوری کنند. سیستم کرفتینگ به بازیکن اجازه می‌دهد در لحظه وسایل مورد نیاز خود را بسازد، اما منابع محدود باعث می‌شود که همیشه بین ساختن یک آیتم درمانی یا یک سلاح انفجاری تردید وجود داشته باشد.

طراحی دشمنان نیز نقش مهمی در گیم‌پلی بازی ایفا می‌کند. در کنار گروه‌های انسانی که رفتارهای تاکتیکی دارند و بازیکن را به محاصره درمی‌آورند، مبتلایان نیز تهدیدهای بزرگی هستند. از رانرهای سریع گرفته تا کلیکرهای نابینا اما کشنده، هر دسته از دشمنان نیاز به رویکرد متفاوتی برای مقابله دارند. یکی از چالش‌های بازی این است که درگیری با یک گروه می‌تواند توجه گروه دیگری را جلب کند و شرایط را سخت‌تر کند.

طراحی مراحل در نسخه اول نیمه‌جهان‌باز است، به این معنا که محیط‌ها وسیع‌اند و بازیکن برای پیشروی، راه‌های متعددی دارد، اما بازی همچنان روندی خطی را دنبال می‌کند. این طراحی، بازیکن را ترغیب به اکتشاف محیط و یافتن منابع پنهان می‌کند. برخی از مراحل دارای پازل‌های محیطی هستند که برای عبور از موانع، نیاز به استفاده از نردبان، قایق یا جعبه‌های شناور دارند. در کنار این موارد، هوش مصنوعی شخصیت‌های همراه، مانند الی (Ellie)، در مواقعی به کمک بازیکن می‌آید، اما گاهی اوقات حرکات آن‌ها غیرطبیعی به نظر می‌رسد، که یکی از معدود ضعف‌های فنی بازی محسوب می‌شود.

بررسی بازی کامپیوتری Last of us

بررسی گیم‌پلی The Last of Us Part II

نسخه دوم بازی در بسیاری از زمینه‌ها، گیم‌پلی را گسترش داده و بهبود بخشیده است. مبارزات در این نسخه جذاب‌تر و طبیعی‌تر شده‌اند و بازیکنان آزادی بیشتری در تعامل با محیط دارند. حرکات شخصیت‌ها روان‌تر شده و امکان عبور از موانع، خزیدن در زیر وسایل و استفاده تاکتیکی‌تر از محیط به بازی اضافه شده است. این تغییرات در طراحی بازی باعث شده‌اند که مبارزات و مخفی‌کاری واقع‌گرایانه‌تر و چالش‌برانگیزتر شوند.

در بررسی بازی کامپیوتری Last of us یکی از مهم‌ترین پیشرفت‌های این نسخه، هوش مصنوعی پیشرفته‌تر دشمنان است. در حالی که در نسخه اول، دشمنان الگوهای مشخصی داشتند، در این نسخه آن‌ها به‌طور پویا به تغییرات محیط واکنش نشان می‌دهند. گروه‌های دشمنان در این بازی دارای سلسله‌مراتب و روابط اجتماعی هستند و حتی نام‌هایی برای یکدیگر دارند. به عنوان مثال، اگر یکی از آن‌ها کشته شود، دوستانش نام او را صدا می‌زنند و رفتار تهاجمی‌تر یا دفاعی‌تری در پیش می‌گیرند. همچنین، برخی از دشمنان دارای سگ‌های ردیاب هستند که مخفی شدن را دشوارتر می‌کنند، چراکه این سگ‌ها می‌توانند رد پای بازیکن را دنبال کنند.

مخفی‌کاری در این نسخه انعطاف‌پذیرتر شده است. در کنار پنهان شدن پشت اجسام، بازیکنان می‌توانند در میان علف‌های بلند بخزند و از محیط به نفع خود استفاده کنند. سیستم مبارزات نزدیک نیز پیشرفت چشمگیری داشته است و شخصیت‌ها می‌توانند جاخالی دهند و واکنش‌های سریع‌تری به حملات نشان دهند. این تغییرات باعث شده‌اند که درگیری‌های بازی، چه از راه دور و چه در نبردهای نزدیک، حس واقعی‌تر و درگیرکننده‌تری داشته باشند.

در بخش مدیریت منابع و کرفتینگ، نسخه دوم ویژگی‌های جدیدی را اضافه کرده است. در این نسخه بازیکنان می‌توانند اسلحه‌های خود را در ایستگاه‌های خاص ارتقا دهند، و همچنین سیستم ساخت و ساز به بازیکن اجازه می‌دهد ابزارهای پیشرفته‌تری تولید کند. این موضوع به بازیکنان امکان می‌دهد که سبک بازی خود را متناسب با شرایط و سلیقه‌شان شخصی‌سازی کنند.

طراحی مراحل در این نسخه غیرخطی‌تر شده است. محیط‌ها به شکل گسترده‌تری قابل اکتشاف هستند و برخی مناطق کاملاً اختیاری‌اند، اما در صورت جست‌وجو در آن‌ها، بازیکن می‌تواند منابع ارزشمندی پیدا کند. همچنین، جزئیات محیطی و نحوه تعامل با دنیای بازی به شکل چشمگیری بهبود یافته است. از آثار و نشانه‌های بازماندگان گرفته تا طراحی ساختمان‌های ویران‌شده، همگی به ایجاد حس واقع‌گرایانه‌تری کمک می‌کنند.

بیشتر بخوانید: فهرست بازی های گیم پس آلتیمیت ایکس باکس XBOX Game Pass Ultimate

بررسی بازی کامپیوتری Last of us

بررسی بازی کامپیوتری Last of us؛ شخصیت‌های محبوب 

یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت The Last of Us، شخصیت‌های بازی پیچیده و باورپذیر آن است. این بازی به بازیکنان اجازه می‌دهد با تعامل شخصیت‌هایی همراه شوند که احساسات، انگیزه‌ها و چالش‌های خاص خود را دارند. در ادامه به برخی از محبوب‌ترین شخصیت‌ های محبوب در بازی The Last of Us می‌پردازیم.

جوئل (Joel)

جوئل یکی از به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌های این بازی است. او مردی خشن، سرسخت و زخم‌خورده است که در ابتدای شیوع ویروس، دخترش سارا را از دست می‌دهد. این اتفاق، تأثیر عمیقی روی شخصیت او می‌گذارد و باعث می‌شود به فردی بی‌رحم و سرد تبدیل شود که تنها هدفش زنده ماندن است. بااین‌حال، وقتی مأموریت پیدا می‌کند که الی را از منطقه قرنطینه خارج کند، زندگی‌اش برای همیشه تغییر می‌کند. رابطه جوئل با الی از یک ارتباط سرد و وظیفه‌شناسانه، به یک رابطه پدر و دختری عمیق تبدیل می‌شود که یکی از احساسی‌ترین و تأثیرگذارترین روابط در دنیای بازی‌های ویدیویی محسوب می‌شود.

الی (Ellie)

الی، شخصیت محوری داستان، از همان ابتدا با روحیه سرکش، شوخ‌طبعی و در عین حال آسیب‌پذیرش، توجه بازیکنان را به خود جلب می‌کند. او دختری ۱۴ ساله است که در دنیای آخرالزمانی بازی بزرگ شده و چیز زیادی از دوران قبل از شیوع بیماری نمی‌داند. بااین‌حال، امید و انگیزه‌اش برای ادامه زندگی، او را از بسیاری از شخصیت‌های دیگر متمایز می‌کند.

رابطه او با جوئل در نسخه اول، یکی از احساسی‌ترین و ماندگارترین روابط در دنیای بازی‌های ویدیویی است. الی با گذشت زمان از یک دختر کنجکاو و شوخ‌طبع، به فردی تبدیل می‌شود که به‌تنهایی می‌تواند در برابر دنیای خشن بازی زنده بماند. در نسخه دوم، الی دیگر یک نوجوان آسیب‌پذیر نیست، بلکه زنی است که درگیر انتقامی تلخ و ویرانگر می‌شود.

تس (Tess)

تس یکی از شخصیت‌های مهم و تأثیرگذار در اوایل بازی است که به‌عنوان شریک جوئل در تجارت قاچاق فعالیت می‌کند. برخلاف جوئل که بیشتر درون‌گرا و محتاط است، تس شخصیتی قاطع و جسور دارد که بدون ترس برای زنده ماندن تلاش می‌کند. او برخلاف دیگر بازماندگان، همچنان کورسویی از امید به آینده دارد و زمانی که متوجه می‌شود مبتلا شده، تصمیم می‌گیرد برای نجات جوئل و الی فداکاری کند. تس در مدتی کوتاه، تأثیر عمیقی روی روایت بازی می‌گذارد و نقش مهمی در شکل‌گیری مسیر داستان دارد.

بیل (Bill)

بیل یکی از بازماندگان سرسخت دنیای بازی است که در شهری متروکه زندگی می‌کند و پر از تله‌های مرگبار و موانع دفاعی است. او شخصیتی بدبین، عصبی و محتاط دارد که به هیچ‌کس اعتماد نمی‌کند. بااین‌حال، وقتی با جوئل و الی همراه می‌شود، کم‌کم بخشی از شخصیت واقعی‌اش نمایان می‌شود. داستان بیل و شریک سابقش، فرانک، یکی از غم‌انگیزترین بخش‌های بازی است که نشان می‌دهد چگونه حتی در دنیایی پر از خشونت و ناامیدی، عشق و احساسات همچنان وجود دارند.

تامی (Tommy)

تامی، برادر کوچک‌تر جوئل، از دیگر شخصیت‌های محبوب این مجموعه است. برخلاف جوئل که بیشتر به‌دنبال زنده ماندن به هر قیمتی است، تامی هنوز هم به اصول اخلاقی و انسانیت پایبند است. او در طول داستان، در یک منطقه امن با همسرش زندگی می‌کند و تلاش دارد تمدن را دوباره بسازد. رابطه او با جوئل فراز و نشیب‌های زیادی دارد، اما در نهایت، او تنها کسی است که می‌تواند با جوئل به شکلی صادقانه صحبت کند. در نسخه دوم، تامی نقشی کلیدی در پیشبرد داستان ایفا می‌کند و در مسیر انتقام الی، تأثیر مهمی دارد.

ابی (Abby)

ابی شخصیتی است که در نسخه دوم معرفی شد و باعث شد نظرات بازیکنان درباره او کاملاً دو قطبی باشد. او زنی قدرتمند و مصمم است که با انگیزه‌ای کاملاً شخصی وارد داستان می‌شود. بسیاری از بازیکنان در ابتدا از او متنفر بودند، اما هرچه داستان پیش می‌رود، پیچیدگی‌های شخصیتی و پیشینه او بیشتر آشکار می‌شود. ابی در طول بازی از یک شخصیت کاملاً انتقام‌جو، به فردی تبدیل می‌شود که درک جدیدی از زندگی پیدا می‌کند.

بررسی بازی کامپیوتری Last of us

بررسی بازی کامپیوتری Last of us و تحلیل داستان

داستان بازی در جهانی روایت می‌شود که تمدن فروپاشیده و قانون جای خود را به هرج‌ومرج داده است. جوئل، شخصیت اصلی، فردی است که همه چیزش را از دست داده و در طول سال‌ها، روحیه‌ای سرد و بی‌رحم پیدا کرده است. او یاد گرفته که برای زنده ماندن نباید به کسی اعتماد کند و به این باور رسیده که در این دنیا، بقا از هر چیز دیگری مهم‌تر است. اما ورود الی به زندگی او، همه چیز را تغییر می‌دهد. در ابتدا، جوئل این مأموریت را صرفاً یک وظیفه می‌بیند، اما هرچه بیشتر با الی همراه می‌شود، دوباره احساسات انسانی در او زنده می‌شوند.

الی، برعکس جوئل، دختری است که هرگز دنیای قبل از شیوع ویروس را ندیده و تنها چیزی که می‌شناسد، دنیای خشن و ویران‌شده‌ی اطرافش است. بااین‌حال، او همچنان امید و کنجکاوی خاصی در خود دارد. رابطه‌ی بین جوئل و الی در طول بازی از یک ارتباط اجباری به پیوندی پدر و دختری تبدیل می‌شود، اما چیزی که این رابطه را پیچیده می‌کند، تضاد میان نگاه این دو به دنیا است. الی هنوز به ایده‌ی نجات بشریت باور دارد، اما جوئل، پس از تمام زخم‌هایی که خورده، دیگر به چیزی جز بقای خودش و کسانی که به آن‌ها اهمیت می‌دهد فکر نمی‌کند.

نقطه‌ی اوج داستان، جایی است که جوئل متوجه می‌شود فدا کردن الی برای پیدا کردن درمان، تنها راه نجات بشریت است. اما تصمیمی که او می‌گیرد، یکی از بحث‌برانگیزترین لحظات بازی را رقم می‌زند. او به‌جای آنکه بگذارد الی قربانی شود، پزشکان را می‌کشد و او را از بیمارستان خارج می‌کند. این انتخاب نشان می‌دهد که جوئل، برخلاف چیزی که در ابتدا به نظر می‌رسید، نتوانست فردی منطقی و بی‌احساس باقی بماند. او الی را نه به‌عنوان یک مأموریت، بلکه به‌عنوان دختر خودش دید و حاضر شد بشریت را قربانی کند تا او را زنده نگه دارد.

در پایان، زمانی که الی از جوئل می‌پرسد که آیا آنچه درباره‌ی بیمارستان گفته، حقیقت دارد یا نه، دروغ او یکی از احساسی‌ترین و درعین‌حال سنگین‌ترین لحظات بازی را رقم می‌زند. الی، که تمام سفر را برای یافتن معنایی برای زندگی خود طی کرده، حالا در شرایطی قرار گرفته که دیگر نمی‌داند به جوئل اعتماد کند یا نه. این پایان‌بندی باز، مخاطب را مجبور می‌کند که خودش درباره‌ی درستی یا نادرستی تصمیم جوئل قضاوت کند، که همین موضوع باعث شده داستان The Last of Us یکی از به‌یادماندنی‌ترین روایت‌های داستانی در دنیای بازی‌های ویدیویی باشد.

بررسی بازی کامپیوتری Last of us

چالش‌های زنده ماندن در دنیای بازی

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های زنده ماندن در دنیای The Last of Us، کمبود منابع است. برخلاف بسیاری از بازی‌های اکشن که بازیکن همیشه به مقدار زیادی مهمات و تجهیزات دسترسی دارد، اینجا هر گلوله ارزش دارد و استفاده‌ی نادرست از منابع می‌تواند به قیمت جان شخصیت‌های بازی تمام شود. بازیکن همیشه باید بین مبارزه مستقیم یا مخفی‌کاری یکی را انتخاب کند، چراکه درگیری‌های بی‌مهابا می‌توانند منجر به تمام شدن سریع مهمات و بسته‌های درمانی شوند. همین Game Design جذاب باعث می‌شود که هر رویارویی استراتژیک باشد و بازیکن مجبور شود محیط را برای یافتن منابع جست‌وجو کند.

علاوه بر محدودیت منابع، خطرات مختلفی در دنیای بازی کمین کرده‌اند. مبتلایان در انواع مختلفی ظاهر می‌شوند و هرکدام روش متفاوتی برای مقابله می‌طلبند. کلیکرها، به‌عنوان یکی از وحشتناک‌ترین دشمنان، با کوچک‌ترین اشتباه می‌توانند بازیکن را از پای درآورند، درحالی‌که رانرها به‌سرعت حمله می‌کنند و می‌توانند به‌شدت خطرناک باشند. انسان‌های بازمانده نیز تهدیدی جدی محسوب می‌شوند، چراکه برخی از آن‌ها برای زنده ماندن دست به هر کاری می‌زنند، از جمله حمله به دیگران و غارت منابع.

شرایط محیطی نیز عاملی مهم در زنده ماندن است. بسیاری از مناطق بازی ویران شده‌اند و حرکت در میان ساختمان‌های تخریب‌شده، خیابان‌های متروکه و جنگل‌های انبوه می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. بعضی از مناطق آلوده به گازهای سمی هستند که برای عبور از آن‌ها نیاز به ماسک وجود دارد، درحالی‌که برخی دیگر پر از تله‌هایی هستند که توسط دیگر بازماندگان کار گذاشته شده‌اند.

بررسی بازی کامپیوتری Last of us

ارتباط داستان بازی Last of Us با دنیای واقعی

در ادامه بررسی بازی کامپیوتری Last of us، یکی از جنبه‌های قابل‌توجه The Last of Us، شباهت ترسناک دنیای آن با واقعیت است. گرچه داستان بازی در یک دنیای آخرالزمانی روایت می‌شود، اما بسیاری از عناصر آن، بازتابی از مسائل واقعی مانند بیماری‌های همه‌گیر، فروپاشی اجتماعی و رفتار انسان‌ها در شرایط بحرانی است. ایده‌ی ویروس قارچی کوردیسپس نیز برگرفته از یک واقعیت علمی است؛ قارچی که در دنیای واقعی، برخی از گونه‌های حشرات را آلوده کرده و کنترل مغز آن‌ها را در دست می‌گیرد.

علاوه بر بیماری، واکنش‌های انسانی به بحران در بازی شباهت زیادی به آنچه در دنیای واقعی رخ می‌دهد، دارد. در شرایطی که منابع محدود می‌شوند و دولت‌ها کنترل خود را از دست می‌دهند، جوامع به دسته‌های کوچک‌تر تقسیم می‌شوند و افراد برای زنده ماندن مجبور به اتخاذ تصمیم‌های سخت می‌شوند. گروه‌های نظامی در بازی تلاش می‌کنند با استفاده از قدرت، اوضاع را کنترل کنند، درحالی‌که برخی بازماندگان، از جمله راهزن‌ها، بدون هیچ اصولی تنها به فکر بقای خود هستند. این رفتارها یادآور وقایعی است که در طول تاریخ، در زمان جنگ‌ها، قحطی‌ها و بحران‌های جهانی اتفاق افتاده است.

روابط انسانی در دنیای بازی نیز کاملاً واقع‌گرایانه است. جوئل و الی نماد دو نسل مختلف هستند که در جهانی بی‌رحم به یکدیگر وابسته می‌شوند. در حالی که جوئل نماینده‌ی کسانی است که دنیای قبل از بحران را به یاد دارند، الی در این شرایط متولد شده و چیزی از گذشته نمی‌داند. این تضاد، یادآور واقعیت‌هایی است که در دنیای واقعی نیز میان نسل‌هایی که شرایط متفاوتی را تجربه کرده‌اند، دیده می‌شود.

بررسی بازی کامپیوتری Last of us

تاثیر موسیقی متن بر داستان بازی

موسیقی متن The Last of Us یکی از مهم‌ترین عناصر احساسی بازی است که نقشی کلیدی در القای فضای غم‌انگیز و تنش‌آلود آن ایفا می‌کند. آهنگسازی این بازی بر عهده گوستاوو سانتائولایا، آهنگساز مشهور آرژانتینی، بوده که با استفاده از سبک خاص خود، موفق شده حال و هوای خاص دنیای بازی را به‌خوبی منعکس کند. موسیقی این بازی برخلاف بسیاری از عناوین دیگر، از قطعات ارکسترال سنگین یا ریتم‌های پرهیجان استفاده نمی‌کند، بلکه با ملودی‌های آرام، سازهای زهی ساده و نت‌های کشیده، حس تنهایی، ناامیدی و گاهی امید را به بازیکن منتقل می‌کند.

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد موسیقی این بازی، استفاده از گیتار آکوستیک به‌عنوان سازهای اصلی است. این انتخاب، باعث شده موسیقی بازی، حسی طبیعی، خام و در عین حال تأثیرگذار داشته باشد. قطعاتی مانند The Last of Us Main Theme که با گیتار نواخته می‌شود، به‌نوعی امضای موسیقایی بازی شده‌اند و حتی شنیدن چند ثانیه از آن، یادآور دنیای تلخ و درعین‌حال احساسی بازی است.

تأثیر موسیقی در لحظات احساسی بازی به‌شدت قابل‌توجه است. در صحنه‌های غم‌انگیز، مانند لحظه‌ی از دست دادن سارا در ابتدای بازی، موسیقی به‌جای استفاده از ریتم‌های دراماتیک، با سادگی خود، احساسات بازیکن را عمیق‌تر می‌کند. در لحظات تنش و درگیری نیز، قطعاتی مینیمال و پرتنش نواخته می‌شوند که برخلاف موسیقی‌های اکشن رایج، حس اضطراب و خطر را به‌جای هیجان، به مخاطب القا می‌کنند.

در نسخه دوم بازی، موسیقی همچنان نقشی کلیدی دارد، اما در کنار قطعات آرام، از آهنگ‌هایی با سبک‌های متفاوت نیز استفاده شده است. اجرای الی از آهنگ Take On Me یا قطعه Future Days که جوئل برای او می‌نوازد، به لحظات احساسی بازی عمق بیشتری می‌بخشد و باعث می‌شود ارتباط گیمر با شخصیت‌ها قوی‌تر شود.

بررسی بازی کامپیوتری Last of us

نقاط قوت و ضعف بازی Last of Us

The Last of Us همیشه به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین بازی‌های تاریخ شناخته شده است، اما این بازی هم مثل هر اثر دیگری نقاط قوت و ضعف خودش را دارد. 

نقاط قوت

نقاط ضعف

داستان قوی و احساسی

خطی بودن مراحل و محدودیت در تصمیم‌گیری

شخصیت‌های باورپذیر و اجرای عالی صداپیشگان

سیستم تیراندازی که می‌توانست بهینه‌تر باشد

گرافیک فوق‌العاده و نورپردازی عالی

انیمیشن‌های شلیک و واکنش دشمنان کمی سنگین به نظر می‌رسد

موسیقی متن تأثیرگذار گوستاوو سانتائولایا

مشکلات فنی نسخه PC در زمان عرضه و افت فریم

گیم‌پلی متنوع شامل مخفی‌کاری و مبارزات نزدیک

بهینه‌سازی ضعیف در برخی سیستم‌های گیمینگ

تنوع دشمنان و چالش‌های مختلف در مبارزات

رفع مشکلات فنی با تأخیر از طریق به‌روزرسانی‌ها

یکی از مهم‌ترین نقاط قوت بازی، داستان قوی و احساسی آن است. روایت سفر جوئل و الی در دنیای پسا‌آخرالزمانی، نه‌تنها یک داستان بقا، بلکه سفری احساسی و عمیق درباره روابط انسانی، از دست دادن و امید است. شخصیت‌ها به‌شکلی باورپذیر پرداخته شده‌اند و دیالوگ‌های طبیعی و اجرای فوق‌العاده صداپیشگان باعث شده تا بازیکنان به‌شدت با آن‌ها ارتباط برقرار کنند.

از نظر گرافیکی، بازی حتی در نسخه اصلی خود در سال ۲۰۱۳ جلوه‌های بصری فوق‌العاده‌ای داشت و نسخه‌ ریمیک، این تجربه را به سطحی بالاتر برد. نورپردازی، جزئیات محیطی و انیمیشن‌های روان، دنیای بازی را زنده کرده‌اند و جو تاریک و آخرالزمانی آن را به‌خوبی منتقل می‌کنند. علاوه بر این، موسیقی متن تأثیرگذار گوستاوو سانتائولایا با ملودی‌های آرام و احساسی، لحظات کلیدی بازی را به‌یادماندنی‌تر کرده است.

گیم‌پلی بازی نیز از دیگر نقاط قوت آن محسوب می‌شود. ترکیب مخفی‌کاری، مبارزات نزدیک، تعامل شخصیت‌ها و استفاده محدود از منابع باعث شده که بازیکنان در هر درگیری مجبور به تصمیم‌گیری باشند. دشمنان متنوع، چه انسان‌ها و چه مبتلایان، چالش‌های مختلفی را ارائه می‌دهند که باعث می‌شود هر درگیری حس منحصربه‌فردی داشته باشد.

بااین‌حال، The Last of Us بی‌نقص نیست و نقاط ضعفی هم دارد. یکی از مشکلاتی که برخی از بازیکنان به آن اشاره کرده‌اند، خطی بودن مراحل است. هرچند طراحی محیط‌ها گسترده است و امکان اکتشاف وجود دارد، اما مسیر کلی بازی کاملاً از پیش تعیین‌شده است و آزادی عمل زیادی در تصمیم‌گیری برای پیشروی در داستان وجود ندارد.

یکی دیگر از نکات بحث‌برانگیز بازی، سیستم مبارزات است. در حالی که مبارزات نزدیک و استفاده از محیط به‌خوبی طراحی شده‌اند، برخی از گیمرها احساس می‌کنند که سیستم تیراندازی می‌توانست بهینه‌تر باشد. در بعضی از لحظات، انیمیشن‌های شلیک و واکنش دشمنان کمی سنگین به‌نظر می‌رسند، به‌ویژه در مقایسه با بازی‌های جدیدتر.

از نظر فنی نیز، نسخه PC بازی در زمان عرضه با مشکلاتی مواجه شد. برخی از بازیکنان گزارش دادند که بازی روی لپتاپ گیمینگ آن‌ها بهینه‌سازی خوبی نداشت و با افت فریم و مشکلات گرافیکی همراه بود. البته این مشکلات بعدها با به‌روزرسانی‌های مختلف تا حد زیادی برطرف شدند، اما در زمان انتشار باعث نارضایتی برخی از بازیکنان شد.

کلام پایانی 

چه از طرفداران قدیمی این بازی باشید و چه به‌تازگی آن را تجربه کرده باشید، The Last of Us بدون شک اثری است که احساسات و تفکر بازیکن را به چالش می‌کشد. حالا نوبت شماست! نظر شما درباره بررسی بازی کامپیوتری Last of us چیست؟ آیا تجربه‌ای فراموش‌نشدنی برای شما بوده یا انتظاراتتان را برآورده نکرده است؟ دیدگاه‌های خود را با ما در میان بگذارید!

 

منابع: gamespot، polygon، inverse

علیرضا چرمچی

مطالب مرتبط

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *