معرفی بهترین فیلم های آخرالزمانی تاریخ
آخرالزمان و احتمال وقوع آن همیشه یکی از بزرگترین ترسهای بشریت بوده است؛ ترس از نابودی تمدن و هرآن چیزی که به آن دستیافته است. همین موضوع باعث شده که سناریوهای مختلفی برای چگونگی وقوع آن پیشبینی و خودش را برای مقابله با آن آماده کند. همهٔ اینها نشان از بدبینی انسان نسبت به آینده خود و آگاهی او نسبت به ماهیت آسیبپذیرش است. اما اگر طبیعت بخواهد انتقام تمام بلاهایی که بشر بر سر این کره خاکی آورده را بگیرد چه؟ اگر پیشرفتهای بشریت در زمینه تکنولوژی و هوش مصنوعی منجر به خلق موجوداتی باهوشتر و خطرناکتر از گونه او شود چه؟ اگر آزمایشهای مختلف با اهداف نظامی و تجاری منجر به پدیدآمدن بیماریهایی شود که انسان را به موجودی دیگر تبدیل میکند چه؟ اگر شهابسنگها از آسمان بر سرمان فرود بیایند چه؟ اگر بالاخره جنگی هستهای صورت بگیرد و بمبهای اتمی شلیک بشوند چه؟ اگر بیگانهها برای تصرف زمین پا به سیاره ما بگذارند چه؟ تمام این سؤالات دستمایه ساخت فیلمهایی شده است که نگاهی عمیق به این پرسشها دارند و چونگی وقوع این رخدادها را پیشبینی و ترسهای بشریت از آنها را واکاوی میکنند؛ فیلمهایی با موضوع آخرالزمان. با دیجیلند و ادامهٔ این مقاله همراه باشید تا بهترین فیلمهای آخرالزمانی را به شما شما معرفی کنیم.
تماشای بهترین فیلم های آخرالزمانی تاریخ با جدیدترین تلویزیون های دیجیلند: خرید انواع تلویزیون
فهرست بهترین فیلم های آخرالزمانی
پیشنهاد میدهیم پاپ کورن، چیپس یا هر تنقلاتی را که علاقه دارید در کنار خود داشته باشید و سپس آثار معرفی شده در مقاله بهترین فیلم های آخرالزمانی تاریخ را مشاهده کنید و ازدیدنشان لذت ببرید. این شما و این هم فهرست بهترین فیلم های آخرالزمانی تاریخ.
فیلم ۲۰۱۲
کارگردان: رولند امریش
نویسنده: رولند امریش، هارلند کلوزر
بازیگران: جان کیوسک، چیوتل اجیوتفور، وودی هارلسون
زمان انتشار: ۱۳ نوامبر ۲۰۰۹
IMBD امتیاز میانگین: ۵٫۸
میانگین نمرات فیلم در متاکریتیک: ۴۹
سالها قبل شایعهای وجود داشت مبنی بر اینکه در ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۲ جهان به پایان خواهد رسید. دلیل بروز این شایعه نیز پایان تقویم قوم مایاها در این روز بود. همین موضوع که در اون روزها و سالها بهشدت ترند بود، دستمایه ساخت فیلمی با کارگردانی رولند امریش شد. فیلمی که با بودجه بسیار زیاد ۲۰۰ میلیون دلاری (که قسمت عظیمی از آن خرج جلوههای ویژه شد) ساخته و توانست فروش خارقالعاده ۷۹۱ میلیون دلاری را در سراسر دنیا تجربه کند. راستش را بخواهید «۲۰۱۲» فیلم خوبی نیست، قصهای کلیشهای دارد، شخصیتهایش تکبعدی هستند و مفهوم خاصی را در خود جای نداده، اما جلوههای ویژه عظیمش که هر حادثهٔ غولآسایی را بازسازی کرده، آن را به فیلمی که میتوانید از تماشایش لذت ببرید تبدیل کرده است. «۲۰۱۲» را ببینید تا خود را برای تماشای سایر فیلمهای این لیست آماده کنید.
فیلم Resident Evil
کارگردان: پاول دبلیو اس اندرسون
نویسنده: پاول دبلیو اس اندرسون، الن بی مکالوری
بازیگران: میلا یوویچ، میشل رودریگز، کالین سالمن
زمان انتشار: ۱۲ مارچ ۲۰۱۲
IMBD امتیاز میانگین: ۶٫۶
میانگین نمرات فیلم در متاکریتیک: ۳۳
همهٔ ما اسم سری بازیهای «رزیدنت اویل» را شنیدهایم و برخی از آنها را نیز تجربه کردهایم. در سال ۲۰۰۲، اقتباسی از این مجموعه بازی محبوب ساخته و اکران شد. اقتباسی که آنچنان به مذاق گیمرها خوش نیامد و منتقدان نیز حسابی از خجالت آن درآمدند. اما فیلم رزیدنت اویل واقعاً بیمووی کمخرج و سرگرمکنندهای است که ارزش حداقل یکبار تماشا را دارد؛ مخصوصاً اگر از طرفداران این سری بازی محبوب کپکام نیز باشید. داستان فیلم از جایی شروع میشود که آلیس پس از آنکه در حمام از خواب بیدار میشود، بلافاصله مورد هجوم نیروهای ویژه پلیس قرار میگیرد و پی میبرد مکانی که در آن قرار دارد نه یک خانه عادی، بلکه مرکز تحقیقاتی بهنام «هایلو» است که توسط کمپانی آمبرلا گردانیده میشود. در این فیلم نیز (درست بهمانند بازی) مردم از طریق ویروسی بیولوژیکی بهنام T Virus به زامبیهای بدون عقل و البته خونخوار تبدیل شدهاند و حال آلیس و نیروهای ضربت سفری را به درون زمین آغاز میکنند که پر است از صحنههای اکشن، شلیک گلوله و مرگهای دردناک. «رزیدنت اویل» از آن فیلمهایی است که اگر آن را تماشا نکنید هم چیز خاصی را از دست ندادهاید؛ اما بدون شک یک بیمووی بسیار سرگرمکنندهس که برای دوستداران بازیهایی ویدئویی تجویز میشود.
فیلم Oblivion
کارگردان: جوزف کوزینسکی
نویسنده: کارل گادوشک، جوزف کوزینسکی، مایکل آرنت
بازیگران: تام کروز، مورگان فریمن، آندریا رایزبرو
زمان انتشار: ۱۹ آوریل ۲۰۱۳
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۰
میانگین نمرات فیلم در متاکریتیک: ۵۴
۶۰ سال از جنگی که میان انسانها و بیگانگان صورتگرفته گذشته است. جنگی که حاصل آن کشته شدن میلیونها آدم و غیرقابل سکونت شدن زمین بهدلیل استفاده از سلاحهای اتمی بود. معدود افرادی که توانستهاند از این جنگ بزرگ جان سالم بهدر ببرند به سیارهای بهنام تایتان رفتهاند و تعداد زیادی روبات نیز برای محافظت از زمین گماشته شدهاند. اما جک، قهرمان داستان ما، دو هفته قبل از اتمام مأموریتش خوابهای عجیبی میبیند که او را وارد ماجراجویی برای نجات انسانها میکند. فیلم «فراموشی» بر اساس کمیکبوکی که خود کارگردان اثر آن را نوشته ساخته شده است. فیلم در ترسیم اتمسفری دلگیر و خفقانآور عالی ظاهر میشود و با اکشنهایی که بهخوبی کوریوگرافی شدهاند و همینطور جلوههای ویژه کامپیوتری که در خدمت روایت قصه هستند، اثری تماشایی را میسازد که دوست داریم بیشتر از یکبار به ضیافت تماشای آن برویم. «فراموشی» با هزینهای ۱۲۰ میلیون دلاری ساخته شد و توانست تنها ۲۸۶ میلیون دلار در سراسر دنیا فروش کند؛ فروشی که بسیار کمتر از حدانتظار سازندگان آن بود.
فیلم This is the End
کارگردان: سث روگن، ایوان گلدبرگ
نویسنده: سث روگن، ایوان گلدبرگ
بازیگران: جیمز فرانکو، سث روگن، جونا هیل
زمان انتشار: ۳ ژوئن ۲۰۱۳
IMBD امتیاز میانگین: ۶٫۶
میانگین نمرات فیلم در متاکریتیک: ۶۷
مقوله آخرالزمان شوخیبردار نیست و نام آن مترادف تباهی، بقا و روبهرو شدن بشر با بزرگترین ترسهایش است. اما همیشه هم نیازی نیست که با لحنی تاریک به سراغ این موضوع رفت. تیم سث روگن و جیمز فرانکو که همیشه فیلمهای بامزه و سرگرمکنندهای خلق میکنند و ترکیب آنها به یکی از محبوبترین کاپلهای سینمای کمدی تبدیل شده، در اینجا هم با همان لحن خاص کمدیشان فیلمی آخرالزمانی ساختهاند. در «این پایان کار است» تمام شخصیتهای فیلم در قالب کاراکترهای دنیای واقعی خودشان حاضر شدهاند و داستان فیلم نیز در هالیوود اتفاق میافتد. جیمز فرانکو به مناسبت خرید خانهٔ جدیدش یک مهمانی ترتیب میدهد، اما همهچیز آنطور که او پیشبینی کرده پیش نمیرود و در اواسط این مهمانی آخرالزمان به وقوع میپیوندد! شوخی با مقوله آخرالزمان و هجو باورهای خرافی در این مورد و همینطور شیمی بین کاراکترها که منجر به خلق لحظات کمیک بسیاری میشود، از «این پایان کار است» فیلمی تماشایی و حال خوب کن ساخته است و کاری میکند که در برخی لحظات آن از خنده رودهبر شوید و نتوانید خود را کنترل کنید.
فیلم Divergent
کارگردان: نیل برگر
نویسنده: ایوان دارتی، ونسا تیلور، ورونیکا راث
بازیگران: شیلین وودلی، ثئو جیمز، کیت وینسلت
زمان انتشار: ۲۱ مارس ۲۰۱۴
IMBD امتیاز میانگین: ۶٫۶
میانگین نمرات فیلم در متاکریتیک: ۴۸
سال ۲۰۱۴ و پس از موفقیتهای عظیم فیلمهای Hunger Games استودیو لاینز گیت تصمیم به تولید مجموعهای سینمایی دیگری بر اساس کتابهای مشهور ورونیکا راث یعنی «سنتشکن» گرفت. این استودیو وظیفه دنیاسازی و کارگردانی این آثار را به نیل برگر سپرد؛ نیل برگری که تجربه ساخت آثار موفقی همچون «نامحدود» و «شعبدهباز» را در کارنامه خود دارد. اولین فیلم از این مجموعه در سال ۲۰۱۴ بر روی پرده سینما رفت و توانست با بودجهای ۸۸ میلیون دلاری، ۲۸۹ میلیون دلار فروش کند. داستان فیلم «سنتشکن» در رابطه با یک حکومت تمامیتخواه است که جامعه را به پنج بخش تقسیم کرده و هرساله آزمونی در میان نوجوانان برگزار میکند تا این افراد وارد یکی از این بخشها شوند. این شرایط ادامه دارد تا اینکه قهرمان قصه ما متوجه میشود که در پنج بخش مستعد است و این همان چیزی است که حکومت ظالم جهان فیلم از آن واهمه دارد. «سنتشکن» در جهانی جریان دارد که در آن حکومتهای فاشیستی دنیا را اداره میکنند و آخرالزمان دموکراسی و آزادی بیان اتفاق افتاده است. فیلم اثری زیبا و سرگرمکننده است که میتواند شما را برای حدود دو ساعت از جهان پیرامونتان جدا کند.
لذت صدای فراگیر با ساندبارهای دیجیلند: خرید انواع ساندبار
فیلم The Day After Tomorrow
کارگردان: رولند امریش
نویسنده: رولند امریش، جفری ناچمانوف
بازیگران: جیک جیلنهال، دنیس کواید، امی روسام
زمان انتشار: ۲۶ می ۲۰۰۴
IMBD امتیاز میانگین: ۶٫۴
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۴۷
رولند امریش، فیلمسازی است که او را نه با فیلمهای عمیق و تأثیرگذار، بلکه با آثار بلاکباستری و سرگرمکننده به یاد میآورند. امریش در فیلم «روز پس از فردا» نیز به سراغ ژانر موردعلاقه خود یعنی «آخرالزمان» میرود و این سؤال را میپرسد که چه میشود اگر زمین با طوفانی عظیم مواجه و عصر یخبندان دوباره تکرار شود؟ فیلم داستان سرراستی را تعریف میکند و تمرکزش بیشتر از قصه بر روی نمایش جلوههای ویژه است؛ داستان دانشمندی بهنام جک هال که پس از آمدن طوفان و وقوع یخبندان، سعی میکند خود را از واشنگتن به نیویورک برساند تا پسرش را نجات دهد. فیلم در زمان عرضه نتوانست واکنشهای خوبی را از سمت منتقدان دریافت کند و بسیاری داستان کمتوان، شخصیتپردازی ضعیف و دقت علمی پایین آن را نقد کردند. با این وجود «روز پس از فردا» توانست در گیشه عملکرد خوبی داشته باشد و فروش ۵۵۳ میلیون دلاری را تجربه کند.
فیلم Don’t Look UP
کارگردان: آدام مککی
نویسنده: آدام مککی، دیوید سیروتا
بازیگران: لئوناردو دیکاپریو، جنیفر لارنس، مریل استریپ
زمان انتشار: ۱۰ دسامبر ۲۰۲۱
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۲
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۴۹
فیلم پُرستاره «به بالا نگاه نکن» یکی از فیلمهایی است که با نگاه طنز و طعنه به رویداد انقراض بشریت نگاه میکند و حماقت و بیتدبیری سیاستمداران را به سُخره میگیرد. فیلم اینگونه شروع میشود که دو اخترشناس به نامهای رندال و کیت از نزدیکی وقوع فاجعه و برخورد شهابسنگی بزرگ به زمین آگاه میشوند؛ شهابسنگی که باعث نابودی حیات در این کره میشود و هیچراهی برای به تعویق انداختن برخورد آن وجود ندارد. دکتر رندال و کیت سفری را به درون سرزمین رسانهها و سیاستمداران آغاز میکنند تا از طریق آنها، مردم را آگاه و راهی برای جلوگیری از این فاجعه پیدا کنند. اما این سفر تنها برآوردی که برای این دو نفر دارد، ناامیدی است. لئوناردو دیکاپریو که او را با وسواس عجیبش در انتخاب نقشها میشناسیم، در اینجا نیز عالی ظاهر شده و شخصیت یک دانشمند دلسوز و ساده که هیچ تصوری از بازیهای کثیف سیاست ندارد را به بهترین شکل اجرا میکند. بقیه بازیگران فیلم هم که نامهای بزرگی همچون کیت بلانشت، جونا هیل، مارک رایلنس و تیموتی شالامی در میان آنها دیده میشود، بهخوبی از پس ایفای نقشهای خود برآمدهاند. آدام مککی که او را با درامهای شلوغ و پرستارهاش میشناسیم، در اینجا نیز با همان زبان تیز طنز خود، به نقد جامعه امروزی پرداخته و بیتوجهی سیاستمداران و قدرتمندان به مسائلی همچون نابودی محیطزیست را نکوهش میکند.
بیشتر بخوانید: فیلم اوپنهایمر
فیلم The Book of Eli
کارگردان: آلبرت هیوز، الن هیوز
نویسنده: گری ویتا
بازیگران: دنزل واشنگتن، گری اولدمن، میلا کونیس
زمان انتشار: ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰
IMBD امتیاز میانگین: ۶٫۸
میانگین نمرات فیلم در متاکریتیک: ۵۳
«کتاب ایلای» در جهانی روایت میشود که تمدنها از بین رفته و جزء عدهای اندک، زمین تمام ساکنانش را از دست داده است. داستان فیلم دربارهٔ شخصی است که قصد دارد با بهدستآوردن کتاب مقدس خود را پیامبر دوره جدید معرفی و بر معدود بازماندههای زمین حکومت کند؛ کتاب مقدسی که تنها یک نسخه از آن باقیمانده است و آن هم دست کسی نیست جزء ایلای. «کتاب ایلای» نیاز انسان به باورهای مذهبی در جهانی که از زندگی تهی شده است را به تصویر میکشد و احتیاج مردم در پیروی کورکورانه از یک فرد را سرزنش میکند. فیلم در زمان اکران با نقدهای ضدونقیضی از سمت منتقدان روبهرو شد و در گیشه نیز نتوانست فروش قابلقبولی را تجربه کند. اما هرچه که گذشت، ارزشهای فیلم بیشتر نمایان شد و افراد بیشتری به سراغ آن رفتند. «کتاب ایلای» فیلمی سرگرمکننده، قابلبحث و با بازیهای فوقالعاده است که قطعاً ارزش دو ساعت از وقت شما را خواهد داشت.
بیشتر بخوانید: سریال خاندان اژدها
فیلم Independence Day
کارگردان: رولند امریش
نویسنده: رولند امریش، دین دولین
بازیگران: ویل اسمیت، بیل پلمن، جف گلدبلم
زمان انتشار: ۳ جولای ۱۹۹۶
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۰
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۵۹
رولند امریش بیش از هر کارگردان دیگری در این لیست نماینده دارد. اما فیلمی که توانست هم او، و هم ویل اسمیت را بر سر زبانها بیندازد «روز استقلال» بود. موفقیت فیلم در زمان انتشارش بهحدی غولآسا بود که نهتنها عنوان پرفروشترین فیلم سال را به دست آورد، بلکه پس از «پارک ژوراسیک» دومین فیلم پرفروش تمام ادوار تا آن زمان شد. موفقیت بینظیر «روز استقلال» از نظر تجاری را میتوان با اشکال گوناگونی بررسی کرد اما شاید مهمترین آنها شناخت درست سازندگان از زمان خود و ساخت فیلمی بابمیل فرهنگ عامه آن دوره بود. اما داستان «روز استقلال» چیست؟ فیلم در مورد استقرار و سپس حمله چند بشقابپرنده فضایی به زمین و ساکنان آن است. دیوید دانشمندی است که توانسته بود مدتی قبل این حمله را پیشبینی کند؛ اما زمانی این کشف او به گوش مقامات میرسد که دیگر خیلی دیر شده است. اما حال دیوید با کمک کاپیتان استیون هیلر، ویروسی میسازند و به جنگ این بیگانگان فضایی میروند. شاید در حالحاضر بسیاری از جلوههای ویژه فیلم برای شما تکراری و یا حتی مضحک باشد، اما «روز استقلال» در زمان اکران خود توانست جهش عظیمی در این بخش داشته باشد و به خاطر همین دستاورد جایزه اسکار را نیز کسب کند.
فیلم Hunger Games
کارگردان: گری راس
نویسنده: گری راس، سوزان کالینز، بیلی ری
بازیگران: جنیفر لارنس، لیام همسورث، جاش هاچرسون
زمان انتشار: ۲۳ مارچ ۲۰۱۲
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۲
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۶۸
اولین نسخه از کتابهای «بازی گرسنگان» در سال ۲۰۰۸ چاپ و با استقبال بینظیری از سمت خوانندگان مواجه شد. همین موفقیتهای عظیم کتاب، هالیوود را به فکر اقتباس از آن انداخت و در این میان استودیو لاینز گیت توانست حق ساخت فیلم را به دست آورد. نوشتن از موفقیتهای تجاری فیلمهای «بازی گرسنگان» (چهار فیلم این مجموعه توانستند فروشی بالغ بر ۳ میلیارد دلار را تجربه کنند) و همینطور تأثیر آن بر فرهنگ عامه، خود به یک مطلب جداگانه نیاز دارد و در این مقال نمیگنجد؛ اما این فیلم توانست به کشف استعداد بازیگران خود و تبدیل شدن آنها به سلبریتیهای تازه هالیوود کمک بهسزایی بکند. داستان «بازی گرسنگان» دربارهٔ حکومتهای فاشیستی و شکاف طبقاتی است؛ دربارهٔ دختری بهنام کتنیس که حاضر میشود برای نجات جان خواهر خود در مسابقه «بازی گرسنگان» شرکت کند. فیلم در مبحث هنری نیز قابلقبول ظاهر شد و نقدهای مطلوبی را دریافت کرد. منتقدان بازی جنیفر لارنس را ستودند و فیلم را تاریکتر از فیلمهای «هری پاتر» و پیچیدهتر از «گرگومیش» دانستند. موفقیت اولین فیلم از «بازی گرسنگان» موجب گردید که دنبالههای دیگر آن در سالهای ۲۰۱۳، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ نیز ساخته و اکران شوند.
فیلم War of the Worlds
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
نویسنده: جاش فریدمن، دیوید کوپ
بازیگران: تام کروز، داکوتا فانینگ
زمان انتشار: ۱ جولای ۲۰۰۵
IMBD امتیاز میانگین: ۶٫۵
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۳
«جنگ دنیاها» رمانی نوشته هربرت جرج ولز، نویسنده انگلیسی است که استیون اسپیلبرگ در سال ۲۰۰۵ تصمیم گرفت برداشت خودش از این کتاب را به زبان سینما اقتباس کند. تام کروز در این فیلم نقش رِی فریر را ایفا میکند؛ پدری تنها که تصمیم میگیرد در یک آخرهفته به شهر بوستون برود و بچههای خود را ملاقات کند. اما همهچیز طبق برنامه پیش نمیرود و تعطیلاتی که قرار بود در آن حسابی خوش بگذرد، تبدیل به کابوسی میشود که در آن تنها بقا اهمیت دارد. اسپیلبرگ در این فیلم با همان فرم مختص به خودش، حمله بیگانگان به سیاره ما را به تصویر میکشد و ناتوانی تمام قدرتهای نظامی در برابر نیرویی بیگانه را عیان میکند. در بطن این فیلم نیز اهمیت محیطزیست به زیبایی یادآوری میشود و نقش طبیعت در حفاظت از ما انسانها بازگو میگردد. «جنگ دنیاها» با بودجهای ۱۳۲ میلیون دلاری تولید شد و توانست در سراسر دنیا ۶۰۴ میلیون دلار فروش کند. این فیلم همچنین در سه بخش فنی اسکار، نامزد دریافت مجسمه طلایی شد.
فیلم The Day the Earth Stood Still
کارگردان: رابرت وایز
نویسنده: ادموند نورث، هری بیتس
بازیگران: مایکل رنی، پاتریشیا نیل، هیو مارلو
زمان انتشار: ۱۸ سپتامبر ۱۹۵۱
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۸
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۸۳
«روزی که زمین از حرکت ایستاد» یکی از آثار کلاسیکی میباشد که سعی کرده با تمام محدودیتهای موجود در آن زمان، داستانی از حمله بیگانگان به زمین را روایت کند. فیلمی که در میانه جنگ سرد و در بحبوحهٔ تهدیدهای هستهای ساخته شد و توانست دغدغهها و نگرانیها از نابودی جهان را به شکل دیگری به تصویر بکشد. داستان فیلم «روزی که زمین از حرکت ایستاد» درباره یک موجود فضایی با ظاهر انسانمانند است؛ موجودی که به همراه روبات پیشرفته خود پا به زمین میگذارد تا ضربالاجلی را به ساکنین این سیاره اعلام کند و خبری مهم را به آنها بدهد. «روزی که زمین از حرکت ایستاد» در زمان اکران خود با نقدهای بسیار خوبی مواجه شد و در طول زمان نیز به یک اثر کالت تبدیل گشت؛ فیلمی که برخی آن را پدربزرگ فیلمهایی با موضوع حملات موجودات بیگانه میدانند. در سال ۲۰۰۸ بازسازی این فیلم با بازی کیانو ریوز و جنیفر کانلی ساخته شد، اما نه توانست فروش خوبی را تجربه کند و نه در حد قسمت اول ظاهر شود.
فیلم Bird Box
کارگردان: سوزان بایر
نویسنده: اریک هایزر
بازیگران: سندرا بولاک، سارا پولسن، جان مالکوویچ
زمان انتشار: ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸
IMBD امتیاز میانگین: ۶٫۶
میانگین نمرات فیلم در متاکریتیک: ۵۱
یکی دیگر از فیلمهایی که با حذف یکی از حواس اصلی انسان لحظات تعلیقآمیز و ملموسی را خلق میکند، «جعبه پرنده» نام دارد. داستان فیلم در رابطه با مختل شدن جامعه بشری و سپس نابودی آن در اثر نگاه کردن به موجوداتی غیرانسانی است؛ موجوداتی که اگر با آنها چشم در چشم شوید، دچار جنون شده و اقدام به خودکشی میکنید. درچنین دنیا و شرایطی، زنی تنها بهنام ملوریا (با بازی بینظیر سندرا بولاک) قصد دارد تا از دو کودک خود محافظت کند و آنها را به مکانی امن برساند. «جعبه پرنده» فیلم بینقصی نیست، اصلاً نیست. اما داستان جالب، کنجکاوی از ماهیت این موجودات و همینطور بازی بولاک و کار عالیاش در القای حس مادرانگی، از آن فیلم تماشایی و هیجانانگیز ساخته که شاید تا مدتها سکانسهای آن را در ذهن خود مرور کنید.
فیلم The World’s End
کارگردان: ادگار رایت
نویسنده: ادگار رایت، سایمون پگ
بازیگران: سایمون پگ، نیک فراست، مارتین فریمن
زمان انتشار: ۲۳ آگوست ۲۰۱۳
IMBD امتیاز میانگین: ۶٫۹
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۸۱
ادگار رایت را با فیلمیهای کمدی، خوش ریتم و سرحالش میشناسیم؛ کارگردان انگلیسی که پا به سینما هالیوود گذاشته و فیلمهای اخیر خود را در بستر آنجا میسازد. فیلم «پایان دنیا» اما یکی دیگر از همان فیلمهای بریتانیایی خاص اوست که امضایش در تکتک لحظات فیلم دیده میشود؛ از آن دست فیلمهایی که شاید کسی غیر از او قادر به خلقش نیست. فیلم داستان پنج دوست را تعریف میکند که پس از ۲۰ سال تصمیم میگیرند که دوباره به شهر خود بازگردند و کار ناتمامی را که در نوجوانی موفق به انجامش نشدند، به اتمام برسانند. «پایان دنیا» پلات داستانی ساده و شاید مذبوحانهای داشته باشد؛ اما شیمی بین کاراکترها، ویژگیهای شخصیتی متفاوتشان و همینطور چیدمان درست موقعیتهای فیلم به لحظات کمیک بسیاری منتهی شده است. ترکیب دوباره مثلث ادگار رایت، سایمون پگ و نیک فراست تبدیل به فیلمی شده که در تمامی ثانیههایش میتوانید حال خوب را نفس بکشید؛ فیلمی درباره موجودات فضایی، دوستیهای فراموش شده، آدمهایی که تغییر کردهاند و آدمهایی که نمیخواهند تغییر کنند.
فیلم World War Z
کارگردان: مارک فورستر
نویسنده: متیو مایکل کارناهان، دیمین لیندلوف
بازیگران: برد پیت، ماری اینوس، دنیلا کرتش
زمان انتشار: ۲۱ ژوئن ۲۰۱۳
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۰
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۶۳
«جنگجهانی زد» فیلمی بود که منجر به احیای زیر ژانر سینمای زامبی در جهان شد و بار دیگر، این موجودات بیمغز گرسنه را به دوران اوج محبوبیت خود برگرداند. داستان فیلم در رابطه با جرمی لین (با بازی برد پیت) است؛ مأمور تحقیقاتی سابق سازمان ملل که پس از همهگیری ویروس زامبی در جهان، سعی میکند خانواده خود را به مکانی امن برساند. در این حین اما از او خواسته میشود که در ازای محافظت از خانوادهاش، به اقصینقاط دنیا سفر کرده و سرمنشأ این ویروس را پیدا کند. «جنگ جهانی زد» از روی کتابی به همین نام و نوشته مکس بروکس اقتباس شده است و وظیفه نوشتن فیلمنامه آن نیز برعهدهٔ دیمین لیندلوف بوده؛ لیندلوفی که او را با سخت سریالهای Lost و Leftovers میشناسیم. همین مورد باعث شده که «جنگ جهانی زد» از فیلمنامهای چفت و بستدار بهره ببرد و بیننده را تا انتها به دنبال خود بکشاند. فیلم پروسه تولید بسیار سختی را پشتسر گذاشته بود و استودیو پارامونت که ۱۹۰ میلیون دلار برای آن هزینه کرده بود، امید چندانی به سودآوری فیلم نداشت. اما فیلم برخلاف انتظار نهتنها به فروشی ۵۴۰ میلیون دلاری دست پیدا کرد، بلکه توانست عنوان پرفروشترین فیلم زامبیمحور تاریخ را نیز از آن خود کند. پس از موفقیتهای قسمت نخست، قرار بود که قسمت دوم فیلم با کارگردانی دیوید فینچر بزرگ ساخته شود؛ اما مشکلات مالی و کمبود بودجه باعث شد که این اتفاق هیچوقت عملی نشود.
فیلم Sunshine
کارگردان: دنی بویل
نویسنده: الکس گارلند
بازیگران: کیلین مورفی، رز برن، کریس ایوانز
زمان انتشار: ۲۰ جولای ۲۰۰۷
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۲
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۶۴
همکاری دوباره دنی بویل و الکس گارلند اینبار مخاطبان را نه در لندن خالی از سکنه، بلکه به سفینهای به مقصد خورشید میبرد. «طلوع» در سال ۲۰۵۷ جریان دارد، در زمانی که خورشید دیگر قادر به گرم کردن زمین نیست و رو به خاموشی است. در همین حین گروهی از دانشمندان مأمور میشوند تا به نزدیکی خورشید سفر کنند و با پرتاب کلاهکهای هستهای به داخل آن، فعلوانفعالات را دوباره در این ستاره افزایش و زمین را از مرگ حتمی نجات دهند. «طلوع» در ظاهر فیلمی علمی – تخیلی محسوب میشود؛ اما در لایههای زیرین خود حاوی مضامین عمیق مذهبی است و سؤالهای بنیادی انسان رو مورد بررسی قرار میدهد. «طلوع» با آنکه در زمان اکران خود از نظر هنری تحسین بسیاری شد و توانست نظر منتقدان سرسخت انگلیسی را جذب کند، اما در گیشه فروشی ناامیدکننده داشت و از بودجه خود نیز کمتر فروخت. نکته جالب در رابطه با فیلم این است که دنی بویل چند هفته قبل از آغاز فیلمبرداری، از بازیگران خودخواسته بود که مدتی را یکدیگر زندگی کنند تا بیشتر با کاراکترهای خود در فیلم آشنا شوند و بهتر مضامینی که قرار است در فیلم دنبال شود را درک کنند.
فیلم Snowpiercer
کارگردان: بونگ جون هو
نویسنده: بونگ جون هو، کلی مسترسون
بازیگران: کریس ایوانز، سونگ کانگ هو، اد هریس
زمان انتشار: ۹ سپتامبر ۲۰۱۳
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۱
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۸۴
شهرت بونگ جون هو این روزها بسیار فراتر از کشور کره رفته و آوازه تواناییهای او در سراسر جهان به گوش رسیده است. کارگردان کرهای که با ساخت فیلم «انگل» توانست تمام جوایز ممکن رو به دست آورد و از نخل طلا کن تا مجسمه طلایی اسکار را کسب کند. اما اولین فیلم سینمایی انگلیسی زبان بونگ جون هو، چند سال قبلتر و بر اساس رمان گرافیکی ژاک بنجامین لگراند، نویسنده فرانسوی ساخته شد. «برفشکن» که برای جذب مخاطبان جهانی از بازیگری همچون کریس ایوانز بهره میبرد، آیندهای تاریک را به تصویر میکشد و با کمکگرفتن از استعارهها و تشبیههای زیرکانه، وضعیت جهان فعلیمان را نقد میکند. دخالت بشر در کار طبیعت منجر به فاجعهای بزرگ میشود و گرمایش زمین تبدیل به عصر یخبندانی دیگر میشود. حال در این وضعیت اکثر ساکنین کره زمین از بین رفتهاند و تعدادی محدود زنده ماندهاند؛ تعدادی محدود که در قطاری بهنام «برفشکن» زندگی میکنند؛ قطاری که در آن مردم به طبقات مختلف اجتماعی تبدیل شدهاند و در آن تبعیض بیداد میکند. در چنین شرایطی قهرمان داستان تصمیم میگیرد تا علیه این ظلم قیام کند و یکبار برای همیشه بدان پایان دهد. «برفشکن» از آن فیلمهای است که تا مدتها ذهن شما را به خود درگیر میکند و دوست دارید دوباره و حتی چندباره به ضیافت تماشای آن بروید.
فیلم Time of the Wolf
کارگردان: میشائیل هانکه
نویسنده: میشائیل هانکه
بازیگران: ایزابل هوپرت، دانیل دوول
زمان انتشار: ۸ اکتبر ۲۰۰۳
IMBD امتیاز میانگین: ۶٫۵
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۱
هانکه را با فیلمهای بیپرده و تلخش میشناسیم؛ فیلمهایی که هیچرقمه خود را سانسور نمیکنند و در نشان دادن ذات بد و مشکلدار بشریت کوتاه نمیآیند. میشائیل هانکه بزرگ در سال ۲۰۰۳ بهسراغ ساخت فیلم «زمانه گرگ» رفت تا با جهانبینی خود به مقوله آخرالزمان نگاه کند. برداشت هانکه از این مسئله به فیلمی منتهی شده که در دو ساعت زمان خود، خودخواهی و بیرحمی انسانها در موقعیتی فاجعهبار را نمایش میدهد و فروپاشی تمدن و ساختارهای اجتماعی را به تصویر میکشد. داستان فیلم از این قرار است که آب بهقدری نایاب میشود که فاجعهای بزرگ رخ میدهد و آشوبی عظیم شکل میگیرد. در همین زمان ژرژ و اَن از شهر فرار میکنند و به خانه ییلاقیشان در حومه شهر میروند. اما پس از بازگشت به شهر متوجه میشوند که خانهشان توسط افرادی مسلح اشغال شده و این افراد ژرژ را به قتل میرسانند. در اینجا اَن به همراه بچههای خود آواره میشوند و هیچکسی نیز به آنها کمک نمیکند. فیلم «زمانه گرگ» از آن دست فیلمهایی نیست که بخواهید در عصر یک روز تعطیل به سراغ آنها بروید و در آن بهدنبال حال خوب باشید. فیلم هانکه رو باید در زمانی دید که بتوانید حسابی به آن فکر کنید تا از پس هضم رویدادهای ترسناکی که در آن اتفاق میافتد بربیاید.
فیلم Zombieland
کارگردان: روبن فلیشر
نویسنده: رت ریز، پل ورنیک
بازیگران: وودی هارلسون، جسی آیزنبرگ، اما استون
زمان انتشار: ۲ اکتبر ۲۰۰۹
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۶
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۳
فیلم جادهای و دوستداشتنی روبن فلیشر یکی از محبوبترین فیلمهای آخرالزمانی در میان سینمادوستان است. فیلمی که با نگاهی طنز به مقوله ترسناک آخرالزمان نگاه میکند و از زامبیهای فیلم نه بهعنوان تهدید، بلکه در جهت خلق صحنههای اکشن و کمیک بهره میبرد. در خلاصه داستان «سرزمین زامبی» آمده است که جهان فروپاشیده است، تمدنها از بین رفتهاند و گونه بشریت منقرض شده است. در این وضعیت دانشجویی به نام کلمبوس، سعی میکند با قوانین سفت و سختی که برای خودش تعریف کرده، در این دنیا زنده بماند. قوانینی که کلمبوس نمیتواند مدت زیادی به آنها پایبند بماند و پس از آشنایی با تالاهاسی، همهچیز تغییر میکند. «سرزمین زامبی» فیلمی سرگرمکننده، خوشریتم، خندهدار و هیجانانگیز است که به شما حال خوب تزریق میکند. دنباله این فیلم نیز ۱۰ سال بعد و در سال ۲۰۱۹ اکران شد؛ اما بههیچوجه نتوانست در حد قسمت اول ظاهر شود و موفقیتهای آن را تکرار کند.
فیلم It Comes at Night
کارگردان: تری ادوارد شولتز
نویسنده: تری ادوارد شولتز
بازیگران: جوئل اجرتون، رایلی کیئو، کارمن اجوگو
زمان انتشار: ۹ ژوئن ۲۰۱۷
IMBD امتیاز میانگین: ۶٫۲
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۸
«شبهنگام میآید» در دسته موج نوی فیلمهای ترسناک قرار میگیرد؛ فیلمهایی که به جای پرداختن سطحی به موجودات ماوراءالطبیعه و هیولاهای باستانی و استفاده از آنها در جهت ترساندن مخاطب، دست روی ترسهای بنیادین و احساسات انسانی بشریت میگذارند. در «شبهنگام میآید» بزرگترین منبع ترس فیلم نه هیولاهایی است که هیچوقت آنها را نمیبینم و نه آدمهای بیگانهای است که در فیلم با آنها روبهرو میشویم؛ بلکه بزرگترین ترس فیلم تردید و بیاعتمادی بیش از حد انسانها نسبت به یکدیگر است. داستان «شبهنگام میآید» از این قرار است که بیماری واگیردار و کشنده باعث شده که بسیاری از افراد جان خود را از دست بدهند و عدهای دیگر نیز به مناطقی دور از دست انسانهای دیگر پناه ببرند. در این میان پل و سارا در کلبهای در جنگل زندگی میکنند و برای دوام آوردن در این دنیای آخرالزمانی، قوانین سختگیرانهای برپا و خود را ملزم به انجام آنها کردهاند. اما با پیدا شدن فردی به نام ویل زندگی پل و سارا وارد برههای جدید و البته تاریک میشود. «شبهنگام میآید» از آن فیلمهایی است که به هوش و شعور مخاطب خود احترام میگذارد و روی آن حساب میکند. «شبهنگام میآید» یکی از بهترین پرداختهای روانشناختی به مقوله انسان و آخرالزمان را دارد و یکی از غمانگیزترین پایانهای ممکن را نیز در خود جایداده است. اتمسفر خفقانآور، روابط سرد و حیوانی کاراکترها، بیاعتمادی و تردید افراطی آدمها از «شبهنگام میآید» چنان فیلم معرکه و دلهرهآوری ساخته که در هنگام و پس از تماشای آن به ماسک اکسیژن نیاز خواهید داشت.
فیلم I am Legend
کارگردان: فرانسیس لارنس
نویسنده: مارک پروتوسویچ، آکیوا گلدزمن
بازیگران: ویل اسمیت، آلیس براگا، چارلی تاهان
زمان انتشار: ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۲
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۶۵
«من افسانه هستم» یکی از مشهورترین فیلمها در رابطه با آخرالزمان است؛ از آن دست فیلمها که جزء نمادهای این ژانر محسوب میشود. پس از آنکه ویروسی ناشناخته در جهان پخش میشود، انسانها از حالت طبیعی خود درآمده و به موجوداتی وحشی تبدیل میشوند که نمیتوانند در روشنایی روز زنده بمانند. همین مورد باعث میشود که این موجودات شبها به قاتلهایی ترسناک تبدیل شوند. در این وضعیت دکتر نویل که به همراه سگ خود سم تنها بازماندههای شهر محسوب میشوند، به دنبال راهی برای درمان این موجودات و بازگشت آنها به حالت طبیعی خود هستند. «من افسانه هستم» در زمان اکران خود با واکنشهای خوبی از جانب منتقدان مواجهه شد و بسیاری از آنها بازی ویل اسمیت و همینطور فضاسازی فیلم را ستودند. فیلم در گیشه هم عملکرد مطلوبی داشت و توانست ۵۸۵ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کند. یکی از نکات جالب در مورد این فیلم نیز داشتن دو پایان متفاوت است که لارنس بهعنوان کارگردان معتقد است هرکسی باتوجهبه نظر خود میتواند پایان اصلی را انتخاب کند. «من افسانه هستم» فیلمی جذاب، درگیرکننده و نفسگیر است که با خلق اتمسفری عالی، حس تنهایی را به بهترین شکل ممکن به مخاطبانش القا میکند.
۱۰ Cloverfield Lane فیلم
کارگردان: دن ترکتنبرگ
نویسنده: جاش کمپل، مت استواگن، دیمین شزل
بازیگران: مری الیزابت وینستد، جان گودمن، جان گلگر
زمان انتشار: ۱۱ مارچ ۲۰۱۶
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۲
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۶
یکی از بهترین آثار موجود در این لیست فیلم «جادهٔ شماره ۱۰ کلاورفیلد» است. فیلمی جذاب، رعبآور با فیلمنامهای استخواندار که تماشاگر را تا آخرین لحظه به دنبال خود میکشاند. «جادهٔ شماره ۱۰ کلاورفیلد» درواقع دنبالهٔ فیلم اول در سال ۲۰۰۷ محسوب میشود؛ اما نهتنها المانهای برجسته آن فیلم را بدون هیچ خلاقیتی چندبرابر نکرده، بلکه مسیری کاملاً جداگانه میرود و خود اثر پر از ویژگیها و المانهای جذاب و البته سرشار از خلاقیت است. داستان فیلم دربارهٔ میشل است؛ دختری که یک روز به دلایل نامعلومی تصمیم میگیرد نامزد خود را ترک کند و در میانه راه تصادف میکند و بیهوش میشود. میشل وقتی به هوش میآید خود را در اتاقی در زیرزمین زندانی میبیند و مردی که او را زندانی کرده، از این میگوید که کشور مورد حمله اتمی قرار گرفته، فضای بیرون مسموم است و او کسی هست که او را نجات داده. بازی مری الیزابت وینستد در نقش میشل خیرهکنندهس و هرلحظه در صورت او میتوانیم سردرگمی، ترس و تردید را احساس کنیم. «جادهٔ شماره ۱۰ کلاورفیلد» فیلمی متفاوت در عین داشتن تمی آشناس و با روایت زیبا، بازیهای فوقالعاده و فضاسازی کلاستروفوبیاک خود اثری را خلق کرده که نفسمان را حبس میکند و به لیست فیلمهای موردعلاقهمان راه مییابد.
فیلم Contagion
کارگردان: استیون سودربرگ
نویسنده: اسکات زیبارنز
بازیگران: مت دیمون، کیت وینسلت، جود لا
زمان انتشار: ۸ سپتامبر ۲۰۱۱
IMBD امتیاز میانگین: ۶٫۷
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۰
«شیوع» از آن فیلمهایی بود که در دوران قرنطینه بهشدت در سراسر اینترنت محبوب شد و به ترند اول آن روزها تبدیل گشت. دلیل این امر نیز شباهت بسیار زیاد داستان فیلم به چگونگی شیوع ویروس کرونا بود؛ این شباهتها در برخی موارد به حدی زیاد بود که حتی عدهای آن را دلیلی برای برنامهریزی شده بودن این اپیدمی میدانستند! اما داستان فیلم چیست؟ بث سفری به چین دارد و پس از بازگشت به آمریکا، متوجه علائم یک بیماری ناشناخته در خود میشود و پس از مدتی نیز جان خود را از دست میدهد. اما بث این ویروس را به افراد دیگر نیز انتقال داده است و این بهمعنای شروع یک اپیدمی جهانی و مرگ میلیونها نفر است. بسیاری از دانشمندان و پزشکان حوزه اپیدمیولوژیست این فیلم را از نظر علمی تحسین کردند و منتقدان نیز به ساخته سودربرگ نمره قبولی دادند. فیلم «شیوع» به ما نشان میدهد که تنها فاجعهای که در زمان شروع همچنین اپیدمی امکان دارد اتفاق بیفتد تنها خود آن بیماری نیست و جوامع سنتی و متشنج میتوانند چه شرایط آخرالزمانی را پدید بیاورند.
فیلم Escape From New York
کارگردان: جان کارپنتر
نویسنده: جان کارپنتر، نیک کسل
بازیگران: کرت راسل، لی ونکلیف، ارنست بورگناین
زمان انتشار: ۱۰ جولای ۱۹۸۱
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۱
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۶
جان کارپنتر یکی از تأثیرگذارترین فیلمسازان عصر خویش بود که حق زیادی بر گردن ژانر وحشت دارد. این فیلمساز که سابقه ساخت فرنچایزهای محبوب و بزرگی همچون «هالووین»، «موجود» و «مه» را در کارنامه خود دارد، در سال ۱۹۸۱ تصمیم گرفت بهسراغ فیلمی جاهطلبانه با فضایی آخرالزمانی برود. «فرار از نیویورک» فیلمی هیجانانگیز، خوشریتم و خوشساخت با اکشنهای معرکه و المانهای وحشت است. داستان فیلم در آینده رخ میدهد؛ جایی که نیویورک با بحرانی عظیم مواجه شده و به زندانی به ابعاد یک شهر تبدیل شده است. در این میان هلیکوپتر رئیسجمهور در منهتن، قلب این شهر سقوط میکند و جان او در خطر میافتد. در چنین وضعیتی مقامات دولتی و امنیتی به یکی از زندانیان و خلافکاران ماهر دستور میدهند که به نیویورک رفته و ظرف ۲۴ ساعت رئیسجمهور را نجات داده و برگرداند. این زندانی باب پلیسکن نام دارد که قبلتر عضو نیروهای ویژه پلیس بوده؛ اما با دیدن فساد گسترده مقامات، از دستگاه عدالت حاکم ناامید میشود و به دنیای زیرزمینی خلافکاری رو میآورد. باب اعمال بزهکارانه خود را ادامه میدهد و پس از دستبرد به خزانهٔ فدرال، به حبس ابد محکوم میشود. حال دولت به او میگوید که در ازای سالم برگرداندن رئیسجمهور از جهنم نیویورک، تمامی جرایم وی بخشیده خواهد شد. البته دولت برای جلوگیری از فرار احتمالی وی، دو کپسول میکروسکوپی وارد رگهای او میکند که در صورت دیر رسیدن و یا سرپیچی از انجام عملیات، منفجر شوند. «فرار از نیویورک» در زمان اکران خود با استقبال خوبی از طرف مخاطبان روبهرو شد و توانست به فروش خوبی دست پیدا کند. منتقدان نیز فیلم را ستودند و بازی کرت راسل، کارگردانی و فضاسازی کارپنتر، و نگاه نقادانه و هشدار فیلم درباره آینده بشریت را نقاط قوت اصلی فیلم دانستند.
فیلم A Quiet Place
کارگردان: جان کرانزیسکی
نویسنده: جان کرانزیسکی
بازیگران: جان کرانزیسکی، امیلی بلانت
زمان انتشار: ۶ آوریل ۲۰۱۸
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۵
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۸۲
داستان «یک مکان ساکت» در جهانی روایت میشود که توسط بیگانگانی نابینا تسخیر شده است. بیگانگانی که اگرچه توانایی دیدن ندارند، ولی در مقابل قدرت شنیداری فوقالعادهای دارند و تولید کوچکترین صدایی از جانب انسانها، بهمعنای تماس جسمشان با دندانهای تیز این هیولاها خواهد بود. در چنین دنیایی، خانوادهای برای بقا تلاش میکنند و سعی دارند که با استفاده از زبان اشاره، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و در این شرایط به زندگی خود ادامه دهند. اما همهچیز آنطور که والدین این خانواده میخواستند پیش نمیرود و مرگ یکی از بچهها همهچیز را تغییر میدهد. جان کرانزیسکی که بسیاری او را با ایفای نقش جیم در سریال کمدی و پرطرفدار «آفیس» میشناسند، در اینجا علاوهبر بازیگری، وظیفه نویسندگی و کارگردانی را نیز برعهده دارد و نشان میدهد که تواناییهای او ورای بازیگری و اجرای نقشهای کمدی است. «یک مکان ساکت» علاوهبر تعریف داستانی پرهیجان و درگیرکننده، فضایی استرسزا نیز خلق میکند و با به حداقل رساندن نمایش هیولاها و سپردن این کار به قوه تخیل تماشاگران، ترس از این بیگانگان را بسیار بیشتر میکند. «یک مکان ساکت» را ببینید و مطمئن باشید که تنش و هیجان موجود در آن کاری میکند که مانند کاراکترهای فیلم به سکوت وا داشته شوید.
بیشتر بخوانید: معرفی فیلم باربی
فیلم Cloverfield
کارگردان: مت ریوز
نویسنده: دورو گادرد
بازیگران: مایک وگال، جسیکا لوکاس، لیزی کپلن
زمان انتشار: ۱۸ ژانویه ۲۰۰۸
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۰
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۶۴
سال ۲۰۰۸ بود که جیجی آبرامز تصمیم گرفت از طریق یک کمپین تبلیغاتی هوشمندانه و البته بزرگ، نسخه آمریکایی گودزیلا را در قالب فیلمی بهنام «کلاورفیلد» خلق کند. وعدههای بزرگ آبرامز هایپ زیادی برای این فیلم ایجاد کرد. فیلمی که سکان کارگردانی آن به مت ریوز سپرده شده بود؛ مت ریوزی که این روزها و به لطف ساخت فیلم بتمن و همینطور سهگانه «سیاره میمونها» حسابی روی بورس است. فیلم «کلاورفیلد» دربارهٔ خلق و ساخت یک هیولای عمیق با کمترین هزینهٔ ممکن است. دربارهٔ پرسه زدن در خیابانهای نیویورک و فهم حس آوارگی و بیپناهی با تمام وجود. «کلاورفیلد» پلات داستانی نسبتاً سادهای دارد؛ اما این نحوه و فرم روایت آن است که آن را خاص و بهیادماندنی کرده. مت ریوز برای ساخت فیلم تصمیم گرفت از دوربین روی دست و ژانر تصاویر یافت شده استفاده کند تا بهطور زیرکانهای هم بودجه فیلم را کاهش دهد، هم استرس و هیجان بیشتری به مخاطبان خود تزریق کند و هم حالت مستندواری به فیلم خود بدهد. فیلم «کلاورفیلد» اینگونه آغاز میشود که راب در یک مهمانی که برای خداحافظی از جیسون ترتیب داده در حال حرف زدن با اوست. همهچیز عادی بهنظر میرسد تا اینکه ناگهان صدایی مهیب به گوش میرسد و برق تمام منهتن قطع میشود. پس از این اتفاق مهمانان برای سردرآوردن از ماجرا به پشتبام خانه میروند و متوجه هیولای غولآسایی میشوند که مهمان شهرشان شده است. کلاورفیلد با خلاقیت و سبک بصری خلص خود توانست به فروشی ۱۷۲ میلیون دلاری از ۲۷ میلیون دلار بودجه دست پیدا کند و راه را برای ساخت دنبالههای بیشتر هموار کند.
فیلم Annihilation
کارگردان: الکس گارلند
نویسنده: الکس گارلند، جف وندرمیر
بازیگران: ناتالی پورتمن، اسکار آیزاک، جنیفر جیسون لی
زمان انتشار: ۱۲ مارچ ۲۰۱۸
IMBD امتیاز میانگین: ۶٫۸
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۹
فیلم «نابودی» مثالی عالی از درآمیختن ژانر علمی – تخیلی و وحشت و استفاده از ویژگیهای منحصربهفرد این ژانرها برای تکمیل هم است. فیلم که الکس گارلند را در سمت کارگردان خود دارد، بهحدی در تعریف داستانی ترسناک و چندلایه و ارائهٔ تصاویری غیرقابلدرک و شوکهکننده موفق عمل میکند که دلتان میخواهد بلافاصله پس از پایان، دوباره فیلم را از ابتدا تماشا کنید. داستان «نابودی» درباره کین است؛ سرباز ارتش که پس از مدتی طولانی از یک مأموریت بازمیگردد. کین اما دیگر به آن فرد سابق شباهت ندارد و رفتار عجیبی از خود نشان میدهد. مدتی بعد نیروهایی امنیتی نیز متوجه میشوند که او تنها بازمانده این عملیات است و باقی افراد کشته شدهاند. لینا، همسر کین که یک بیولوژیست است، برای فهم چرایی این اتفاق گروهی تشکیل میدهد و راهی این منطقه ممنوعه میشود؛ منطقهای که در آنجا با جنازه همسر خود مواجه میشود. «نابودی» دربارهٔ روبهرو شدن با موجوداتی است که ما نه توان درکشان را داریم و نه قدرت مقابله با آنها را؛ درنتیجه چارهای جز تسلیم شدن در مقابلشان باقی نمیماند. «نابودی» دربارهٔ شکست ایده برتر بودن انسان و قدرت ناچیز او در فهم اسرار و ابعاد طبیعت است. «نابودی» دست روی وحشت از ناشناختگی میگذارد و شخصیتها و بینندگانش را در جهانی با موجوداتی جهشیافته، جهانی اسرارآمیز و سؤالهایی که انگار قادر به درک پاسخشان نیستیم رها میکند.
۲۸ Days Later فیلم
کارگردان: دنی بویل
نویسنده: الکس گارلند
بازیگران: کیلین مورفی، نائومی هریس، کریستوفر اکلستون
زمان انتشار: ۱ نوامبر ۲۰۰۲
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۵
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۳
ترکیب الکس گارلند در جایگاه نویسنده و دنی بویل بهعنوان کارگردان منجر به خلق یکی از بهترین فیلمهای آخرالزمانی تمام ادوار سینما شده است. الکس گارلند که او را با ساخت فیلمهایی همچون EX Machina و Annihilation و همینطور مینیسریال Devs میشناسیم، تبحر خاصی در درآمیختن ژانر علمی – تخیلی و ترسناک دارد. گارلند در اینجا نیز داستانی تعریف میکند که بهلطف کارگردانی هوشمندانه بویل، تا آخرین لحظه میخکوبتان خواهد کرد. داستان فیلم درباره جیم است؛ مردی که پس از وقوع یک حادثه به کما میرود و پس از ۲۸ روز از آن خواب عمیق بیدار میشود. اما قضیه اینجاست که جیم پس از بیرون آمدن از کما، متوجه میشود که شهر در سکوتی عمیق فرورفته است و انگار هیچ انسانی جزء او وجود ندارد و این، سرآغاز ماجراست. در نگاه اول، شاید کیفیت پایین فیلمبرداری فیلم (که البته تصمیمی تعمدی از سوی کارگردان است) و همینطور بودجه پایینش که در خیلی از جاها خود را نمایان میکند، اذیتتان کند، اما قول میدهم که اگر به فیلم زمان بدهید و پای قصهای که تعریف میکند بنشینید از تماشای آن لذت بسیاری خواهید برد.
فیلم Akira
کارگردان: کاتسوهیرو اوتومو
نویسنده: کاتسوهیرو اوتومو، ایزو هاشیموتو
بازیگران: میتسو ایواتا، نوزومی ساساکی، مامی کویاما
زمان انتشار: ۱۹ اکتبر ۱۹۹۰
IMBD امتیاز میانگین: ۸٫۰
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۶۷
«آکیرا» یکی از جریانسازترین، بهترین و معروفترین انیمههای سینمایی تاریخ است که الهامبخش بسیاری از آثار و فیلمسازان بزرگ پس از خود بوده است. «آکیرا» با یک انفجار آغاز میشود؛ انفجار یک بمب اتمی در مرکز توکیو و آغاز جنگجهانی سوم. اما داستان به ۳۰ سال پس از آن میرود و توکیوای را نشان میدهد که از درون آن انفجار بزرگ هستهای بیرونآمده و ظاهری جدید به خود گرفته است. زیر پوست این شهر اما اعتراضهای مردمی جریان دارد و حکومت تمامیتخواه و فاشیستی حاکم بر توکیو، سعی در سرکوب مردم با خونینترین روش ممکن را دارد. «آکیرا» در خلق اتمسفری منحصربهفرد و درعینحال واقعگرایانه آنچنان فوقالعاده عمل میکند که غیرممکن است مانند آن را پیدا کنید. «آکیرا» دنیای بصری زیبایی خلق میکند و در پس این جهان سایبرپانکی، مفاهیم زیرمتنی و فلسفی عمیقی جای گرفته است. موضوعاتی همچون انفجار بمب اتمی در کشور ژاپن، نگاه فیلمساز به این اتفاق و فراموشی ژاپن فئودال و هویت کشور پس از این فاجعه. «آکیرا» را ببینید، در دنیای رنگارنگ و اغواکننده آن غرق شوید و به پیامهای آن توجه کنید. «آکیرا» آنچنان معجون خاص و بینظیری است که طعم لذیذ آن را تا آخرین لحظه عمرتان فراموش نخواهید کرد.
فیلم Shaun of the Dead
کارگردان: ادگار رایت
نویسنده: ادگار رایت، سایمون پگ
بازیگران: سایمون پگ، نیک فراست، کیت اشفیلد
زمان انتشار: ۹ آپریل ۲۰۰۴
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۹
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۶
فیلم «شان مردگان» قله تلفیق ژانر کمدی با آثار آخرالزمانی و بقامحور است. فیلمی که میتواند در عین اینکه شما را میخنداند کاری کند تا از استرس ناخنهای خود را بجوید و در عین اینکه از هیجان شما را وادار به بالا و پایین پریدن میکند، باعث میشود که اشک شما از سکانسهای تلخش دربیاید. «شان مردگان» مثالی عالی از ترکیب ژانرهای مختلف و برقرار کردن تعادل میان آنها است. ادگار رایت با این فیلم توانست با بهکارگیری لحنهای مختلف، به لحن خاص خود دست پیدا کند و این کار را در ادامه مسیر فیلمسازیاش نیز ادامه دهد. داستان «شان مردگان» درباره مردی در دهه چهارم زندگیاش است؛ مردی که کارش را دوست ندارد، با ناپدریاش مشکل دارد و در زندگی عاطفی خود نیز شکست خورده است. شان که با دوستش زندگی میکند، تصمیم میگیرد به این وضعیت پایان دهد و زندگی خود را سروسامان ببخشد. اما دقیقاً در همین موقع است که آخرالزمان زامبی آغاز میشود و شان به دنبال نجات افراد موردعلاقهاش میرود. سازندگان بعدها اعتراف کردند که امید چندانی به موفقیت فیلم نداشتند؛ اما نهتنها توانستند به فروشی ۳۰ میلیون دلاری از ۶ میلیون دلار بودجه دست پیدا کنند، بلکه در فصل جوایز نیز نامزد ۳ جایزه بفتا شدند. «شان مردگان» فیلم حال خوب کنی است که میتوانید هرموقع که خواستید به سراغ آن بروید و در کنار زامبیهای لندن بخندید، گریه کنید و از خلاقیت فیلم و سازندگانش به وجد بیایید.
فیلم Dawn of the Dead
کارگردان: جرج رومرو
نویسنده: جرج رومرو
بازیگران: دیوید امگ، کن فوری، اسکات راینیگر
زمان انتشار: ۲۴ می ۱۹۷۹
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۸
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۱
جرج رومرو را بهعنوان پدر زامبی میشناسند. فیلمسازی که با آثار خود نقش بسیار مهمی در واردشدن این پدیده به فرهنگ عامه داشت و توانست آن را به اوج محبوبیت برساند. «طلوع مردگان» فیلمی درباره اجتماع انسانها در کنار یکدیگر و رفتار آنها در هنگام وقوع فاجعه است. داستان فیلم «طلوع مردگان» دربارهٔ دو مأمور نیروهای ویژه پلیس، یک خبرنگار ترافیک و نامزد اوست که در یک فروشگاه توسط زامبیها محاصره میشوند و حال میبایست با همکاری یکدیگر، راهی برای فرار از این کابوس پیدا کنند. رومرو در این فیلم توانایی خود در استفاده از کمترین بودجهها به بهترین حالت را نشان میدهد و جامعهٔ مصرفگرای آمریکایی را بهشدت نقد میکند. بازسازی فیلم «طلوع مردگان» در سال ۲۰۰۴ و توسط زک اسنایدر ساخته شد؛ اما فاقد المانهایی بود که فیلم اصلی را به اثری ماندگار تبدیل کرده بود.
فیلم War of the Planet of the Apes
کارگردان: مت ریوز
نویسنده: مت ریوز، مارک بامبک
بازیگران: اندی سرکیس، وودی هارلسون، استیو زان
زمان انتشار: ۱۲ جولای ۲۰۱۷
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۴
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۸۲
«جنگ برای سیاره میمونها» سومین قسمت از سهگانه مت ریوز است. مجموعهای که فیلم به فیلم بهتر شد و این مورد در قسمت سوم به اوج خود رسید. «جنگ برای سیاره میمونها» مثال نقضی برای سندروم قسمت سوم سهگانههای سینمایی است. «جنگ برای سیاره میمون» نتیجه بهخدمت درآمدن جلوههای ویژه عظیم و تکنولوژی در راستای قصهگویی خوب هستند. «جنگ برای سیاره میمونها» ثابت میکند که هنوز میتوان فیلمی ساخت که بلاکباسترهای تابستانی را با فیلمنامهای ظریف و چندلایه ترکیب کند و اثری هنری را تحویل مخاطب دهد. در ابتدا بهتر است خلاصهای از داستان دو قسمت اول این مجموعه را بگوییم و بعد به سراغ فیلم موردبحث برویم. پس از آنکه آزمایشهای دانشمندان بر روی گونههای مختلف میمونها باعث باهوشتر شدن آنها میشود، جنگی بزرگ میان این دو گونه درمیگیرد و افرادی زیادی از دو جبهه جان خود را از دست میدهند. در این میان رهبر میمونهای شورشی، به توافقی با انسانها دست پیدا میکند که طبق آن دو گونه بتوانند با صلح و به دور از هم زندگی کنند. داستان قسمت سوم مجموعه از جایی شروع میشود که فردی نظامی با نام مستعار سرهنگ، میمونهای خیانت کرده به سزار را به خود جذب میکند و با حمله به مقر میمونها، خانواده سزار را به قتل میرساند. همین مورد موجب آغاز جنگی دیگر میشود؛ جنگی که در آن دیگر قرار نیست همهچیز به حالت قبل برگردد و پایانی جزء نابودی نخواهد داشت. «جنگ برای سیاره میمونها» با کارگردانی معرکه مت ریوز، بازی بینظیر اندی سرکیس، موسیقیهای گوشنواز، جلوههای ویژه خارقالعاده که قدرت تکنولوژی را به رخ میکشد و از همه مهمتر، با داستانگویی باکیفیت و عمیق، در تمام مدت تماشایش شما را میخکوب و در پایان، اشکهایتان را سرازیر میکند.
۱۲ Monkeys فیلم
کارگردان: تری گیلیام
نویسنده: کریس مارکر، دیوید وب پیپلز، جنت پیپلز
بازیگران: بروس ویلیس، مادلین استو، برد پیت
زمان انتشار: ۵ ژانویه ۱۹۹۶
IMBD امتیاز میانگین: ۸٫۰
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۴
«۱۲ میمون» شاهکار تری گیلیام و یکی از بهترین فیلمها با موضوع آخرالزمان و سفر در زمان است. داستان «۱۲ میمون» ازاینقرار است که در سال ۱۹۹۶، ویروسی کشنده در جهان شیوع پیدا میکند که در اثر آن ۵ میلیارد نفر جان خود را از دست میدهند و جمعیت اندک باقیمانده، در پناهگاههایی زیرزمینی زندگی میکنند. ۳۹ سال بعد و در سال ۲۰۳۵، فردی به نام جیمز کول، مأمور میشود تا به گذشته بازگردد و منشأ این ویروس را پیدا کند. «۱۲ میمون» با اکران خود توانست فیلمهای علمی – تخیلی را چند گام به جلو ببرد و با تعریف قصهای جذاب و پیچیده، در طول زمان نیز ارزش خود را حفظ کند. «۱۲ میمون» جهانی ترسناک را به تصویر میکشد و شرایط وحشتزایی را ترسیم میکند که در آن مفاهیم عمیق فلسفی نهفته است. فیلم با بودجهای ۲۸ میلیون دلاری ساخته شد و توانست مجموعاً ۱۶۸ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کند. «۱۲ میمون» از جانب منتقدان نیز بسیار ستایش شد و در فصل جوایز توانست دو نامزدی اسکار به دست آورد.
فیلم Interstellar
کارگردان: کریستوفر نولان
نویسنده: کریستوفر نولان، جاناتان نولان
بازیگران: متیو مککاناهی، ان هتوی، جسیکا چستین
زمان انتشار: ۲۶ اکتبر ۲۰۱۴
IMBD امتیاز میانگین: ۸٫۷
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۴
فیلم «میان ستارهای» اثر فضامحور و البته عاشقانه کریستوفر نولان و ادای احترام او به فیلمهای موردعلاقهاش یعنی «اودیسه فضایی» کوبریک و «سولاریس» تارکوفسکی است. «میان ستارهای» برخلاف ظاهرش نه فیلمی برای نشان دادن قدرت کارگردانی نولان و نه عظمت فضا و علم است، بلکه داستانی دربارهٔ عشق پدری به فرزند خود است. درواقع تمام المانهای استفاده شده در فیلم در خدمت این هدف قرار گرفتهاند. داستان فیلم درباره کوپر است؛ خلبان سابق ناسا که به کشاورزی روی آورده است. پس از نابودی محصولات کشاورزی و ازبینرفتن تدریجی منابع غذایی، کوپر از طریق مختصاتی که از طریق امواج گرانشی پیدا میکند، به مقر ناسا راه مییابد و مأمور میشود که به فضا برود، وارد کرمچاله بشود و سه سیاره را برای بررسی امکان زیست انسانها بررسی کند. نولان برای ساخت «میان ستارهای» و مطمئن شدن از دقت علمی آن، از کیپ تورن، دانشمند فیزیک نظری مشورت میگرفت و دائماً فیلمنامه خود را با او چک میکرد تا عاری از هرگونه ایراد باشد. همچنین قبل از شروع ساخت فیلم، از هانس زیمر خواست که موسیقی فیلم را برای او بسازد و برای این کار حتی فیلمنامه را در اختیار او قرار نداد تا بدون هیچ پیشفرضی به سراغ ساخت آن برود. «میان ستارهای» نامزد ۵ جایزه اسکار شد که توانست یک مجسمه طلایی را برای جلوههای ویژه معرکه فیلم به دست آورد. فیلم همچنین توانست عملکرد خوبی در گیشه داشته باشد و به مجموع فروش ۷۰۱ میلیون دلاری از بودجه ۱۶۵ میلیون دلاری دست پیدا کند. بودجهای که ۳۰ میلیون دلار آن تنها خرج ارائه دقیقترین تصویر ممکن از کرمچاله و سیاهچاله شده بود.
فیلم Night of the Living Dead
کارگردان: جرج رومرو
نویسنده: جرج رومرو، جان روسو
بازیگران: دواین جونز، جودیث اودی، کارل هاردمن
زمان انتشار: ۱ اکتبر ۱۹۶۸
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۸
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۸۹
«شب مردگان زنده» فیلمی کلاسیک، مستقل و مهم در تاریخ سینماست که توانست زامبیها را به این مدیوم معرفی کند و تحولی بزرگ در جریان سینمای وحشت پدید آورد. جرج رومرو که او را پدر زامبیها میدانند، اولین فیلم خود را در ۲۸ سالگی و تنها با بودجهای ۱۱۴ هزار دلاری ساخت. داستان فیلم در رابطه با افرادی است که ناگهان با هجوم موجوداتی انساننما و گوشتخوار مواجه میشوند و خود را در کلبهای حبس میکنند. فیلم بهخوبی سیاستهای آن زمان آمریکا را زیر ذرهبین میبرد و نیاز به گفتگو و همکاری ما انسانها در مواقع بحرانی را بررسی میکند. «شب مردگان زنده» با خلق محیطی تاریک و کلاستروفوبیاک، ایجاد تعلیقهایی مداوم و چیدمان درست وقایع، شما را حسابی میترساند. فیلم ۹۶ دقیقهای، «شب مردگان زنده» از آن آثار مهم و جریانسازی است که هر طرفدار سینمای وحشت و آخرالزمانی باید آن را تماشا کند.
فیلم The Mist
کارگردان: فرانک دارابانت
نویسنده: فرانک دارابانت، استفن کینگ
بازیگران: توماس جین، مارسیا هاردن، لوریا هولدن
زمان انتشار: ۲۱ نوامبر ۲۰۰۷
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۱
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۵۸
فرانک دارابانت یکی از قدرنادیدهترین کارگردانهای تمام ادوار است. فیلمسازی که آثاری همچون «رستگاری در شائوشنگ» و «مسیر سبز» را در کارنامه خود دارد و فصل اول سریال پرطرفدار «مردگان متحرک» نیز توسط او ساخته شده است. دارابانت که علاقه خاصی به کتابهای استفن کینگ و تبحر خاصی در اقتباس از آنها دارد، در سال ۲۰۰۷ به سراغ ساخت فیلمی بر اساس داستان «مه» رفت. البته که دارابانت دستکاریهایی نیز در منبع اقتباس خود انجام داد که مهمترین آنها مربوط به پایانبندی میشود. بگذارید طور دیگری بگوییم، فیلم «مه» یکی از شوکهکنندهترین و تلخترین پایانبندیها در کل ادوار سینما را دارد. پایانبندی که استفن کینگ نیز آن را پسندید و بابتش دارابانت را ستایش کرد. داستان فیلم «مه» در شهر کوچک بردیجتون واقع در ایالت مین جریان دارد. در یک روز عادی دیوید به همراه پسر خود بیلی به فروشگاه میرود. اما در همان هنگام مه غلیظی تمام شهر را فرا میگیرد و این پدر و پسر و بسیاری افراد دیگر، در این فروشگاه حبس میشوند و این مصادف است با درگیری انسانها با یکدیگر، حمله هیولاها و تلاش برای بقا در دنیایی آخرالزمانی. فیلم «مه» در زمان اکران خود با واکنشهای آنچنان خوبی از منتقدان روبهرو نشد؛ اما هرچه که گذشت، ارزشهای آن بیشتر به چشم آمد.
فیلم Terminator 2: Judgment Day
کارگردان: جیمز کامرون
نویسنده: جیمز کامرون، ویلیام ویشر
بازیگران: آرنولد شوارتزنگر، لیندا همیلتون، رابرت پاتریک
زمان انتشار: ۳ جولای ۱۹۹۱
IMBD امتیاز میانگین: ۸٫۶
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۵
«ترمیناتور ۲: روز حساب» یک نقطه عطف در تاریخ سینمای اکشن و علمی – تخیلی محسوب میشود. فیلمی که در زمان خود توانست موج جدیدی به راه بیندازد و نام جیمز کامرون را بهعنوان یکی از مستعدترین فیلمسازیهای جهان، مطرح کند. کامرون که با ساخت دو فیلم آواتار و همینطور تایتانیک پولسازترین کارگردان تاریخ محسوب میشود، با «ترمیناتور ۲» نهتنها راهورسم دنبالهسازی اصولی را به هالیوود یاد داد، بلکه تحولی عظیم نیز در جلوههای ویژه و دستاوردهای فنی سینما ایجاد کرد. داستان فیلم پس از وقایع «ترمیناتور ۱» اتفاق میافتد؛ پس از آنکه تی-۸۰۰ در مأموریت خود شکست میخورد، اسکاینت نابودگر جدید و قدرتمندتری را به گذشته میفرستد تا جان کانر را به قتل برساند. از آن طرف نیروهای مقاومت نیز که میدانند جان کانر قرار است در آینده رهبر آنها باشد، محافظی را به گذشته میفرستند تا از او مراقبت کند و این آغاز درگیریهای بین تی-۱۰۰۰ و نابودگر است. نکته جالب در رابطه با فیلمنامه قسمت دوم آن است که پس از فیلم اول، آرنولد از جیمز کامرون خواست که نقش او را تغییر دهد و اینبار، شخصیتی مثبت برای او بنویسد. «ترمیناتور ۲» یک موفقیت تمامعیار از هرنظر بود. فیلم نهتنها موفق به فروش ۵۲۰ میلیون دلاری شد و عنوان پرفروشترین فیلم سال را تصاحب کرد، بلکه در فصل جوایز نیز خودش درخشید و موفق شد در چهار بخش گوناگون مجسمه اسکار را به دست آورد.
فیلم The Road
کارگردان: جان هیلکت
نویسنده: جو پنهال، کورمک مککارتی
بازیگران: ویگو مورتنسن، شارلیز ترون، گای پیرس
زمان انتشار: ۸ اکتبر ۲۰۰۹
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۲
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۶۴
برداشت جان هیلکت کارگردان از رمان «جاده» کورمک مککارتی به یک فیلم آخرالزمانی تمامعیار تبدیل شده است. «جاده» فیلمی با لحن تلخ و فضایی سیاه است که آخرالزمان را در برهنهترین و تاریکترین حالت خود به ما نشان میدهد و تجربه زندگی در آن را برایمان ملموس میکند. داستان فیلم «جاده» زمانی اتفاق میافتد که تمدن بشری از بین رفته است، گیاهان نابود شدهاند و غذایی برای خوردن وجود ندارد. در چنین جهانی، پدر و پسری قصد دارند هرطور که شده خود را به دریای آزاد برسانند و از این مخمصه رهایی یابند. با این وجود مرد از اوضاع خبر دارد و برای همین اسلحهای تنها با دو گلوله همراه دارد که در صورت نیاز، خود و پسرش را بکشد. فیلم «جاده» در عین زیبایی بهقدری لحن سرد و اتمسفر خفقانآوری دارد که پس از تماشایش تا مدتها با آن درگیر خواهید بود و صحنهها و دیالوگهای مختلفش ذهن شما را تسخیر خواهد کرد. با وجود استقبال نسبتاً خوب منتقدان اما متأسفانه فیلم «جاده» در گیشه شکست خورد و از ۲۵ میلیون دلار بودجه تنها موفق به فروشی ۲۷ میلیون دلاری شد.
فیلم Arrival
کارگردان: دنیس ویلنوو
نویسنده: اریک هایزرر، تد چنگ
بازیگران: ایمی آدامز، جرمی رنر، فورست ویتکر
زمان انتشار: ۲ سپتامبر ۲۰۱۶
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۹
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۸۱
دنیس ویلنوو این روزها به یکی از خواستنیترین کارگردانهای جهان تبدیل شده است. فیلمسازی که میتواند در هر ژانری حرفهایی برای گفتن داشته باشد و سرانجام هر فیلمی را موفقیتآمیز کند. کارگردان کانادایی اما در سال ۲۰۱۶ به سراغ ساخت فیلمی علمی – تخیلی رفت که مفاهیم و تمهای آن بسیار فراتر از نام ژانرش بود. «رسیدن» درباره زنی به نام لوئیس است؛ زبانشناسی که اغلب اوقاتش را با تدریس در دانشگاه سپری میکند. مدتی بعد اما اتفاقی عجیب میافتد و دوازده سفینه فضایی در نقاط مختلف جهان فرود میآیند. این اتفاق باعث بروز وحشتی جهانی میشود و موجی از ابهام در میان مردم دنیا راه میافتد. در این حین ارتش آمریکا به سراغ لوئیس میرود تا با توجه به سابقه و تبحرش در زبانشناسی، بتواند با این بیگانگان ارتباط برقرار کند. در «رسیدن» با فیلمی سروکار داریم که فرم و محتوا در خدمت یکدیگر هستند و فیلم هم از لحاظ بصری و هم از نظر متنی، عملکردی فوقالعاده دارد. «رسیدن» بیش از هر چیزی دربارهٔ ارتباط و اهمیت گفتگو است. «رسیدن» به ما میگوید که ما انسانها شاید بتوانیم پا روی سیارات دیگر بگذاریم، از کهکشان خارج شویم و سفر در زمان را کشف کنیم، اما تا وقتی نتوانیم با یکدیگر ارتباط بگیریم و همدیگر را درک کنیم، هیچکدام از این دستاوردها اتفاق نمیافتد.
فیلم Mad Max: Fury Road
کارگردان: جرج میلر
نویسنده: جرج میلر، برندن مککارتی، نیک لوثورس
بازیگران: تام هاردی، شارلیز ترون، نیکولاس هولت
زمان انتشار: ۱۵ می ۲۰۱۵
IMBD امتیاز میانگین: ۸٫۱
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۹۰
«مد مکس: جاده خشم» چهارمین قسمت از سری فیلمهای این مجموعه و یکی از بهترین اکشنهای تاریخ سینما است. وسترن آخرالزمانی جرج میلر، توانست قواعد ژانر اکشن را بازنویسی و غایت هنر را با آن تلفیق کند. «مد مکس: جاده خشم» آنقدر تمپو و ریتم سریعی دارد و آنقدر دیوانگی محض در آن موج میزند که پس از تماشایش باید سریعاً به خودتان آرامش بدهید تا بلکه ضربان قلبتان به حالت عادی برگردد! بهقول جیمز برادینلی، منتقد سایت ریلویوز: «جاده خشم از بردن همهچیز به یک مرحله جدید حرف میزند و سینماهایی که آن را نمایش میدهند باید برای تماشاگران خود کمربند ایمنی نصب کنند.» تمرکز زیاد فیلم بر روی خلق صحنههای اکشن غولآسا به این معنا نیست که فیلم از داستانی نمادین و شخصیتپردازی قدرتمند بهره نمیبرد. درواقع یکی از اصلیترین نقاط قوت «مد مکس: جاده خشم» اهمیتی است که به خلق کاراکترها و روایت قصه میدهد و همین مورد است که آن را از فیلمهای دیگر این ژانر متمایز کرده و به جایگاهی دستنیافتنی رسانده است. داستان فیلم در آیندهای دور اتفاق میافتد. جایی که زمین به بیابانی بدون کوچکترین نشانهای از حیات تبدیل شده و تنها عدهای محدود زنده ماندهاند. در این میان فردی به نام «جو جاویدان» با تشکیل حکومتی آپارتاید، کنترل امور را به دست گرفته و مردم را به بردگی خودش درآورده است؛ مردمی که توسط او شستوشوی مغزی داده شدهاند، او را میپرستند و جان خود را در راه او میدهند. دراینبین زنی به نام فیوروسا علیه او شورش میکند و در این مسیر با مکس، فردی که خانوادهاش توسط جو جاویدان کشته شده است همراه میشود. برخلاف سه فیلم اول مجموعه که جنگ بر سر سوخت بود، در اینجا آب تبدیل به مهمترین عنصر این دنیا شده و کمبود آن باعث شده که افراد برای به دست آوردنش همدیگر را به قتل برسانند. «مد مکس: جاده خشم» یک فیلم کامل از هرنظر است؛ داستانی درگیرکننده دارد، از اکشن یگانهای بهره میبرد که در هیچ جای دیگری یافت نمیشود، با کارگردانی استادانه ساخته شده و موسیقی و طراحی صحنه آن بیهمتا است. «مد مکس: جاده خشم» یکی از بهترین فیلمهای اکشن/آخرالزمانی سینما است که باید در اولین فرصت به سراغ تماشای آن بروید.
فیلم Children of Men
کارگردان: آلفونسو کوارون
نویسنده: آلفونسو کوارون، تیموتی سکستون، دیوید آراتا
بازیگران: کلایو اوون، جولیان مور، چیوتل اجیوتفور
زمان انتشار: ۲۵ دسامبر ۲۰۰۶
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۹
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۸۴
آلفونسو کوراون کارگردان صاحبسبک مکزیکی، یکی از تکنیکیترین فیلمسازهای جهان است و آثار او از فرم خاص و چشمنوازی بهره میبرند. کوارون در سال ۲۰۰۶ فیلمی ساخت که راجع به آیندهای نزدیک و سیاه به بشر هشدار میدهد و او را از خطری که در کمین اوست آگاه میکند. «فرزندان بشر» قصهای تاریک را روایت میکند و در پس تکتک نماهایش، مفهومی عمیق و فلسفی جای گرفته است. فیلمی که شما را در سفری هیجانانگیز و البته کابوسوار همراه میکند تا بتوانید در کنار شخصیت اصلی داستان، راهی برای نجات دنیا پیدا کنید. قصه «فرزندان بشر» در سال ۲۰۲۷ جریان دارد؛ زمانی که تمام زنان قدرت باروری خود را ازدستدادهاند و نسل بشر به سمت انقراض پیش میرود. همین موضوع باعث شده که آرزوها و امیدهای بشر نقشبرآب شود و بحران و آشوب جهان را فرا بگیرد. در چنین دنیایی که به سمت مرگ گام برمیدارد، زنی به نام کی به شکل عجیب و غیرقابلباوری باردار شده و آخرین شانس انسان برای بقا محسوب میشود. در همین حین مردی میانسال به نام تئو مأمور میشود که این زن را به بندر برساند تا او بتواند کودکش را در مکانی امن به دنیا بیاورد و در آرامش بزرگ کند. فیلم اتمسفری آخرالزمانی و البته ملموس خلق میکند و داستانگویی محیطی را جدی میگیرد. «فرزندان بشر» دعواهای سیاسی را بهتندی نقد میکند و وضعیت بد مهاجرین را به تصویر میکشد. فیلم در پس فضای سیاه خود آیندهای روشن را نیز نوید میدهد؛ فردایی که باید برای رسیدن به آن دست از جنگ علیه یکدیگر برداریم و به صلح روی بیاوریم. «فرزندان بشر» در هنگام انتشار خود بهشدت از جانب منتقدان تحسین شد و در بخشهای فیلمبرداری، تدوین و فیلمنامه نامزد جایزه اسکار شد. با وجود جلب کردن نظر مثبت منتقدان و مجامع هنری، متأسفانه «فرزندان بشر» در گیشه شکست خورد و حتی نتوانست بودجه ۷۶ میلیون دلاری خود را برگرداند.
فیلم Melancholia
کارگردان: لارس فون تریه
نویسنده: لارس فون تریه
بازیگران: کریستین دانست، شارلوت گینسبرگ، الکساندر اسکارزگارد
زمان انتشار: ۱۱ نوامبر ۲۰۱۱
IMBD امتیاز میانگین: ۷٫۱
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۸۱
لارس فون تریه از آن کارگردانیهایی است که یا عاشق او و آثارش میشوید یا متنفر از وی و فیلمهایش. لحن تند و بیپرده فیلمساز دانمارکی کاری کرده که افراد در مواجهه با فیلمهایش دو دسته شوند و نتوانند بدون پیشزمینه آثار او را تماشا کنند. «مالیخولیا» در زمانی ساخته شد که فون تریه بهشدت با افسردگی و اعتیاد به الکل دستوپنجه نرم میکرد و فیلم بهنوعی نمایانگر جهان ذهنی این کارگردان جنجالی در آن زمان است. داستان فیلم «مالیخولیا» درباره جاستین است؛ دختری که قرار است مراسم عروسی خود با مایکل را در عمارتی مجلل برگزار کند. اما جاستین از افسردگی شدید رنج میبرد و به بیماری مالیخولیا مبتلاست؛ درنتیجه هیچچیزی، حتی عروسی با عشق زندگیاش نیز برای او زیبا و خوشحالکننده نیست. در همین حین سیارهای با همین نام نیز به زمین نزدیک میشود؛ سیارهای که فاصلهای تا برخورد آن و نابودی حیات باقی نمانده است. «مالیخولیا» در هنگام انتشار با واکنشهای اغلب مثبتی مواجه شد و منتقدان سیر روانکاوانه فیلم، تصویرسازی منحصربهفرد، ارجاعات و استعارهها و فضای غمزده آن را ستودند و به تیم بازیگران و صداگذاران اعتبار ویژهای دادهاند. هرچند فیلم مثل دیگر آثار فون تریه بدون حواشی هم نبود و در جریان اکران آن در جشنواره کن سال ۲۰۱۱، فیلمساز دانمارکی از نازیها و از اینکه میتواند هیتلر را درک کند سخن گفت و همین موضوع باعث اخراج فون تریه از جشنواره و از دست رفتن شانس نخل طلا برای فیلم شد.
بیشتر بخوانید: فیلم اکشن ۲۰۲۳
فیلم Matrix
کارگردان: لانا واچوفسکی، لیلی واچوفسکی
نویسنده: لانا واچوفسکی، لیلی واچوفسکی
بازیگران: کیانو ریوز، لورنس فیشبرن، کری ان ماس
زمان انتشار: ۳۱ مارچ ۱۹۹۹
IMBD امتیاز میانگین: ۸٫۷
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۷۳
بدون تردید «ماتریکس» یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین آثار تولید شده در هنر هفتم است و با اکرانش در سال ۱۹۹۹، انقلابی در ژانر اکشن و سایفای به وجود آورد. مخلوق واچوفسکیها بعد از ۲۴ سال همچنان نقل محافل سینمایی است و بحثهای فلسفی و عمیقی پیرامون آن صورت میگیرد. فیلم در برابر گذر زمان ارزش خود را حفظ کرده و همچنان فیلمهای زیادی تولید میشوند که منبع الهامشان «ماتریکس» است. پرداختن به دلایل موفقیت و چرایی اهمیت «ماتریکس» در این مقال نمیگنجد و نفوذ به داستان چندلایه و بررسی تمهای فلسفی/مذهبی آن خود مقالهای مفصل میطلبد. اما داستان «ماتریکس» درباره چیست و چه قصهای را روایت میکند؟ در اوایل قرن بیست و یکم، نبردی بزرگ و همهجانبه میان انسانها و ماشینها رخ میدهد. انسانها منبع تغذیه این ماشینها را هدف میگیرند و استفاده آنها از انرژی خورشیدی را قطع میکنند. در طرف مقابل ماشینها نیز برای جبران این خلأ، از حرارت و گرمای بدن انسانها تغذیه میکنند. شخصیت اصلی «ماتریکس» شخصی به نام نئو است و او هممسیر ما در دنیای سایبرپانکی و پیچیده فیلم است. نئو برنامهنویسی است که اتفاقی متوجه یک باگ میشود؛ باگی که نشان میدهد همه ما در دنیایی ساختگی به نام ماتریکس قرار داریم و توسط ماشینها و روباتها کنترل میشویم. حال نئو به همراه مورفیوس و چند تن دیگر، تصمیم میگیرند راهی برای برونرفت از ماتریکس پیدا کنند و به جنگ ماشینها بروند. ماتریکس در زمان اکران خود مانند انفجار بمبی بود که قدرت فزایندهاش در همهجای دنیا احساس میشد. فیلم نهتنها موفق به فروشی ۴۶۷ میلیون دلاری در باکسآفیس جهانی شد، بلکه دستاوردهای فنی و جلوههای ویژه جلوتر زمانه خودش نیز موجب شد که ۴ جایزه اسکار به دست آورد.
فیلم WALL-E
کارگردان: اندرو استنسون
نویسنده: اندرو استنسون، پیت داکتر، جیم ریردون
بازیگران: بن برت، الیسا نایت، جف گارلین
زمان انتشار: ۲۷ ژوئن ۲۰۰۸
IMBD امتیاز میانگین: ۸٫۴
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۹۵
دیدن نام یک انیمیشن در لیست بهترین فیلمهای آخرالزمانی قدری عجیب است؛ آن هم ژانری که تاریکی و سیاهی از سر و رویش میبارد و با بقا و قتل و جنگ تعریف میشود. جادوی پیکسار اما اینجاست که در قالب یک انیمیشن و بدون استفاده از صحنههای خشن و مملو از خونریزی، قصهای تعریف میکند که بسیار بهتر از خیلی فیلمهای دیگر، شرایط آخرالزمانی را نشان میدهد و خیلی عمیقتر از آنها، به مسائلی همچون نابودی محیطزیست و آینده سیاه بشریت میپردازد. پیکسار با انیمیشن «وال-ای» به شکل ظریف و استادانهای ترسهای بنیادی انسان را بررسی میکند و مقولهای همچون تنهایی را به ملموسترین شکل ممکن به تصویر میکشد. داستان «وال-ای» درباره رباتی به همین نام است؛ رباتی منسوخ و فراموش شده که وظیفهاش جمعآوری زبالهها بر روی زمین است؛ زمینی که به سرزمین زبالهها تبدیل شده و انسانها با مصرفگرایی و خودخواهی بیش از حد آن را نابود کردهاند و حال به سیارهای دیگر رفتهاند. در «وال-ای» پیشرفت تکنولوژی انسانها را به چنان موجودات تنبل و وابستهای تبدیل کرده که حتی توانایی بلند شدن از جای خود را نیز ندارند. انسانها در «وال-ای» همانند بچههای کوچکی میمانند که از پس انجام سادهترین کارها نیز برنمیآیند و این وظیفه شخصی را به رباتها محول کردهاند. در چنین شرایطی و در زمینی که وال-ای تنها بر روی آن زندگی میکند، بالاخره روزی با روبات جدید و پیشرفتهای بهنام ایو آشنا میشود. ایو کاوشگری است که برای انجام مأموریتی خاص به زمین فرستاده شده و آشنایی او با وال-ای به معنای سرآغاز ماجراجویی تازه به وسعت کهکشان است. «وال-ای» به ما میگوید که عشق خصلتی نیست که فقط برای انسان تعریف شده باشد و موجودات مکانیکی نیز میتوانند این معنویترین حس دنیا را تجربه کنند. «وال-ای» به ما یاد میدهد که مرزهای دوست داشتن تنها در ابعاد بدن انسان خلاصه نمیشود و میتواند به کالبدهای مکانیکی و قلبهایی از جنس آهن نیز رسوخ کند. «وال-ای» در زمان عرضه منتقدان را انگشتبهدهان گذاشت و چیزی جزء تحسین و ستایش دریافت نکرد. «وال-ای» به فروش فوقالعاده ۵۳۲ میلیون دلاری دست پیدا کرد و پس از «شوالیه تاریکی» دومین فیلم پرفروش سال شد. همچنین در فصل جوایز نیز خودش درخشید و نامزد ۶ جایزه اسکار شد که درنهایت توانست بهعنوان بهترین انیمیشن مجسمه طلایی را به خانه ببرد.
فیلم Stalker
کارگردان: آندره تارکوفسکی
نویسنده: آندره تارکوفسکی، بوریس و آرکادی استروگاتسکی
بازیگران: الکساندر کایدانوفسکی، آلیسا فریندیخ، آناتولی سولونیتسن
زمان انتشار: ۲۵ می ۱۹۷۹
IMBD امتیاز میانگین: ۸٫۱
میانگین نمرات در متاکریتیک: ۸۵
و اما در آخر فهرست به یکی از شاهکارهای هنر هفتم میرسیم. فیلمی که نهتنها در ژانر خود بلکه در تاریخ سینما نیز یکی از بهترین آثار ساخته شده است. آندره تارکوفسکی بزرگ که او را با فیلمهای معناگرا و فلسفیاش میشناسیم، در سال ۱۹۷۹ تصمیم گرفت بر اساس رمان «پیکنیک کنار جاده» اثر برادران استروگاتسکی فیلمی آخرالزمانی بسازد. رمان «پیکنیک کنار جاده» را یکی از بهترین آثار ادبیات بلوک شرق تلقی میکنند که با داستانی علمی – تخیلی و با زبان تشبیه و استعاره به مسائل روز شوروی آن دوره میپرداخت و نگاه نقادانهاش بر آنها را شرح میداد. برداشت آزاد تارکوفسکی از رمان استروگاتسکیها به فیلمی ۱۶۳ دقیقهای تبدیل شده که در تکتک لحظات و پلانهایش امضای او دیده میشود. «استاکر» درباره دنیایی بهم ریخته و آشوبزده است؛ دنیایی که در آن انسانیت مرده و مردم به موجوداتی صرفاً زنده تبدیل شدهاند. حال در چنین جهانی، منطقهای ممنوعه وجود دارد که در آن شهابسنگی خاص فرود آمده است. مردم این منطقه را مکانی برای برآوردهشدن آرزوها میدانند. البته راهیابی به این مکان اصلاً ساده نیست و هرکسی که برای ورود به آن تلاش کرده، عاقبتی جزء مرگ نداشته است. با این وجود شخصی با نام استاکر راهنمای یک نویسنده و یک دانشمند برای ورود به این منطقه میشود تا بلکه این دو نفر بتوانند آرزوهای خود را محقق نمایند. اثر کلاسیک تارکوفسکی فیلمی بهشدت عمیق با فیلمنامهای چندلایه است که برای فهم دقیق آن باید چندین بار آن را تماشا کنید. «استاکر» با داستان نمادینی که تعریف میکند به مسائل تماتیکی همچون ایمان، فلسفه، وحشت اگزیستانسیالیستی و جامعه بشری میپردازد و شما را در سفری به درونیات انسان همراهی میکند. «استاکر» اتمسفر بینظیر و یکتایی دارد، موسیقیاش شما را در خود غرق میکند و نحوه کارگردانی فیلم از جهان اطراف جدایتان میکند. «استاکر» یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینما است که ارزش این هنر را نمایان میکند.
سخن آخر
ما در این مقاله سعی کردیم بهترین و کاملترین فهرست از فیلمهای آخرالزمانی را بنویسم و به شما معرفی کنیم. امید است که این مقاله موردپسند شما واقع شده باشد. حال نوبت شماست که نظرات خود را دررابطهبا فیلمهای بالا با ما به اشتراک بگذارید.
10 دیدگاه ها
ممنون از زحمات شما
عالی
انیمیشن wall-E درسته اکشن نیست و هیچ خشونت یا چیزی نداره ولی قدرت احساسی بسیار بالایی داره و واقعا عالی بود و تاثیرگذار
دم شما گرم
The Road خیلی فیلم تاثیر گذاریه
ممنون بابت زحماتتون
عالی
بهترین سریال vestworld 2016هست و تمام.!
ممنون بابت وقتی که گذاشتین برای گرد آوری این مطلب
سلام. من چند تا از این فیلم ها را دیدم ، ربطی به آخرالزمان نداشتن. فکر میکنم عنوان فیلم های آخرالزمان بیشتر زاییده تخیل گرد آورنده است!
همهی فیلمارو ندیدی و اونایی هم که دیدی توجهی نکردی و وسطش خوابت برده احتمالا :))) با درصد خوبی میشه گفت همهی این فیلما آخرالزمانی ان.
ممنون از گردآوری این موضوع