فهرست بهترین بازی های پلی استیشن پلاس

 فهرست بهترین بازی های پلی استیشن پلاس

می‌خواهیم به معرفی بهترین بازی های پلی استیشن پلاس بپردازیم و بررسی کنیم که آیا پلتفرم استریم بازی سونی ارزش خرید را دارد یا خیر؟

پس از موفقیت سرویس گیم‌پس و نقش پررنگ آن در جذب شدن افراد بسیاری به اکوسیستم ایکس‌باکس، سونی تصمیم گرفت تا به با تلفیق دو سرویس پلی استیشن پلاس و پلی استیشن ناو، سرویسی مشابه با گیم‌پس را در اختیار کاربران خود قرار دهد. پلی استیشن پلاس در سه نوع اسنشال، اکسترا و پریمیوم معرفی شد و در هر دسته بازی های مختلفی برای گیمرها در نظر گرفته شده بود. با این وجود پلی استیشن پریمیوم که قیمت بالاتری نیز نسبت به بقیه دارد، میزبان بازی‌ها و ویژگی‌هایی است که در دو نوع دیگر آن یافت نمی‌شود. در این مقاله قصد داریم بهترین بازی های سرویس پلی استیشن پلاس سونی را به شما معرفی کنیم. پس با دی‌جی‌لند و ادامه این مقاله همراه باشید.

پلی استیشن پلاس چیست؟

پلی استیشن پلاس نام سرویسی بود که در سال ۲۰۱۰ توسط مرکز تعاملی‌های سونی راه‌اندازی شد. این سرویس در ابتدا و با هدف امکان آنلاین بازی کردن افراد با دوستان خود ساخته شد و در ادامه ویژگی‌های نیز به آن اضافه شد؛ ویژگی‌هایی مانند بازی های رایگانی که توسط سونی و هر ماهه به بازیکنان اهدا می‌شد و همچنین تخفیف‌های ویژه‌ای که بر روی بازی‌ها و آیتم‌های مختلف به دارندگان این اشتراک داده می‌شد. یکی دیگر از امکاناتی که مدتی بعد در اختیار دارندگان سرویس پلی استیشن پلاس قرار گرفت، فضای ذخیره‌سازی ابری یا همان کلاود بود. بدین شکل که بازیکنان می‌توانستند سیوهای خود را بر روی این فضا ذخیره کنند و هر موقع که خواستند به آن دسترسی داشته باشند. پلی استیشن پلاس اما مدتی پیش دچار تغییراتی اساسی گردید و با سرویس پلی استیشن ناو ترکیب شد تا هم کاربران را از سردرگمی دربیاورد و شکل یک‌پارچه‌ای به سرویس‌های سونی بدهد و هم به رقیبی جدی برای سرویس گیم‌پس ایکس‌باکس تبدیل شود و افراد بیشتری را ترغیب به خرید کنسول‌های پلی استیشن کند. این سرویس در حال‌حاضر دارای سه سطح مختلف است که هر کدام ویژگی‌ها و قیمت متفاوتی دارند.

پلی استیشن پلاس اسنشیال Playstation Plus Essential

اولین و ارزان‌ترین نوع اشتراک پلی استیشن پلاس، اسنشال یا همان ضروری نام دارد. قیمت این سطح از اشتراک پایین‌تر از بقیه و برای هر ماه ۱۰ دلار، و برای هر سال ۸۰ دلار است. با خرید پلی استیشن پلاس اسنشال هر ماه دو عدد بازی رایگان دریافت می‌کنید، تخفیف‌های مختلفی بر روی بازی‌ها و آیتم‌های گوناگون برای شما در نظر گرفته می‌شود، امکان دسترسی به حافظه ابری و ذخیره سیوهای بازی های خود بر روی این فضا را خواهید داشت و می‌توانید بازی‌ها را به صورت آنلاین و همراه با دوستان خود تجربه کنید. پلی استیشن پلاس اسنشال همان سرویس پلی استیشن پلاس سابق است و شامل مزایای جدید این سرویس نمی‌باشد. با این تفاسیر اگر ویژگی‌ها و امکانات همین سطح از سرویس برای شما کافی است و نیاز‌های شما را برآورده می‌کند، بهتر است از پرداخت هزینه اضافی خودداری کرده و همین سطح از سرویس یعنی پلی استیشن پلاس اسنشال را خریداری کنید.

پلی استیشن پلاس اکسترا Playstation Plus Extra

دومین سطح از سرویس پلی استیشن پلاس جدید سونی، پلی استیشن پلاس اکسترا نام دارد. هزینه اشتراک ماهیانه این سرویس ۱۵ دلار است و برای خرید اشتراک سالیانه آن باید ۱۳۵ دلار هزینه کنید. این سطح از سرویس پلی استیشن پلاس تمام ویژگی‌ها و مزایای پلی استیشن اسنشال را در برمی‌گیرد. به بیان بهتر پلی استیشن پلاس اکسترا شامل دریافت ماهانه دو بازی رایگان، تخفیف‌ها و آفرهای ویژه در فروشگاه پلی استیشن، امکان استفاده از حافظه ابری و کلود برای ذخیره یا آپلود سیو‌های بازی های مختلف و همچنین، امکان دسترسی به بیش از ۴۰۰ بازی مختلف PS4 و PS5 است. شما می‌توانید این بازی‌ها را بر روی کنسول خود دانلود و تجربه کنید. پس اگر می‌خواهید علاوه بر مزایای پلی استیشن پلاس عادی، به انواع و اقسام بازی های مختلف نیز دسترسی داشته باشید و آن‌ها را تجربه کنید، پلی استیشن پلاس اکسترا بهترین انتخاب برای شما است.

پلی استیشن پلاس پریمیوم Playstation Plus Premium

بهترین، کامل‌ترین و البته گران‌ترین سطح از سرویس پلی استیشن پلاس، پلی استیشن پلاس پریمیوم نام دارد. هزینه اشتراک ماهیانه این سطح از سرویس اشتراکی سونی ۱۸ دلار است و این هزینه در سال به ۱۶۰ دلار می‌رسد. سرویس پلی استیشن پلاس پریمیوم علاوه بر داشتن تمام ویژگی‌ها و امکانات دو سطح قبلی این اشتراک، شامل قابلیت‌ها و امکانات انحصاری جدیدی نیز است. به بیان واضح با خرید این سرویس می‌توانید هر ماه دو بازی رایگان دریافت کنید، از تخفیف‌ها و آفرهای ویژه فروشگاه پلی استیشن بهره‌مند شوید، به حافظه ابری برای ذخیره و سیو بازی های مختلف دسترسی داشته باشید، بتوانید بازی‌ها را به صورت آنلاین و بخش مولتی‌پلیر آن‌ها را تجربه کنید و امکان دانلود و تجربه بیش از ۴۰۰ بازی مختلف PS4 و PS5 را داشته باشید. اما همان‌طور که گفتیم این سطح از سرویس پلی استیشن پلاس شامل ویژگی‌های جدید و انحصاری نیز می‌شود. اولین آن‌ها امکان دسترسی به بیش از ۳۴۰ عنوان بازی کنسول‌های قدیمی‌تر پلی استیشن یعنی PS1، PS2 و PS3 است. لازم به ذکر است که شما می‌توانید بازی های کنسول پلی استیشن وان و پلی استیشن تو را همانند بازی های کنسول‌های جدید دانلود و نصب کنید. اما بازی های پلی استیشن ۳ را (به دلیل معماری پردردسر و پیچیده پردازنده سل) تنها می‌توانید به صورت استریم کردن و آنلاین تجربه کنید. البته این احتمال وجود دارد و شایعه‌هایی نیز شنیده می‌شود که سونی قصد دارد این مشکل را برطرف کند تا گیمرها بتوانند بازی های این کنسول را نیز دانلود و بدین شکل تجربه کنند.

مزایای پلی استیشن پلاس پریمیوم تنها به این مورد محدود نمی‌شود. شما می‌توانید بازی های کنسول‌های جدید را هم دانلود کنید و هم آن‌ها را در صورت تمایل به صورت استریم و آنلاین تجربه کنید. همچنین یکی دیگر از مزایایی که برای کاربران این سطح از سرویس پلی استیشن پلاس در نظر گرفته شده است، امکان تجربه چند ساعتی از بازی های جدیدی است که قصد خرید آن‌ها را دارند. درنتیجه این افراد می‌توانند ببینند که از تجربه بازی موردنظر لذت می‌برند یا نه و اگر نظرشان مثبت بود اقدام به خرید آن بازی کنند. با تمام این تفاسیر اگر می‌خواهید از تمام مزایا و امکانات سرویس پلی استیشن پلاس بهره ببرید و به انواع و اقسام بازی های قدیمی و جدید دسترسی داشته باشید، سرویس پلی استیشن پلاس پریمیوم را خریداری کنید.

فهرست بهترین بازی های پلی استیشن پلاس

  • بازی Assassin’s Creed Unity
  • بازی Batman Arkham Knight
  • بازی Bloodborne
  • بازی Control
  • بازی Days Gone
  • بازی Death Stranding
  • بازی Demon’s Souls
  • بازی Doom Eternal
  • بازی Devil May Cry 5
  • بازی Detroit Become Human
  • بازی Ghost of Tsushima
  • بازی God of War
  • بازی Horizon Zero Dawn
  • بازی Horizon Forbidden West
  • بازی Inside
  • بازی Marvel’s Spider-Man: Miles Morales
  • بازی Rachet & Clank: Rift Apart
  • بازی It Takes Two
  • بازی Resident Evil 7
  • بازی The Last Guardian
  • بازی Returnal
  • بازی Uncharted 4
  • بازی Uncharted: The Lost Legacy
  • بازی Until Dawn
  • بازی Sackboy: A Big Adventure
  • بازی Dreams
  • بازی Shadow of the Colossus

در ادامه قصد داریم برخی از بهترین بازی های موجود بر روی سرویس پلی استیشن پلاس را به شما معرفی کنیم. گفتنی است که این بازی‌ها تنها روی دو سطح اکسترا و پریمیوم در دسترس هستند و امکان تجربه آن‌ها با استفاده از پلی استیشن پلاس اسنشال وجود ندارد. این شما و این هم فهرست بهترین بازی های پلی استیشن پلاس که در ادامه می‌توانید بیشتر در موردشان بخوانید.

بازی Assassin’s Creed Unity

بهترین بازی های پلی استیشن پلاس - بازی Assassin’s Creed Unity

اولین عنوان از مقاله بهترین بازی های پلی استیشن پلاس با سری محبوب اساسینز شروع می‌شود. به‌تازگی بر روی فهرست بازی های پلی استیشن پلاس، نسخه‌های مختلف و متفاوتی از بازی اسسینز کرید قرار گرفته است. اما انتخاب و پیشنهاد ما به شما از میان بازی های این سری، عنوان اسسینز کرید یونیتی است. از آنجایی که یوبیسافت به‌عنوان خالق و سازنده این سری خود یک کمپانی فرانسوی محسوب می‌شود، اهمیت و وسواس زیادی در ساخت این بازی به خرج داده است؛ چراکه وقایع بازی اسسینز کرید یونیتی در فرانسه زمان انقلاب اتفاق می‌افتد و برهه‌ای مهم و تاریخی از این کشور را به تصویر می‌کشد.

ما در این بازی در نقش آرنو بازی می‌کنیم؛ کسی که در پی چهره واقعی پنهان شده در پشت این انقلاب می‌گردد و همین‌طور به دنبال گرفتن انتقام از قاتلین پدر خود است. اسسینز کرید یونیتی شهری بسیار پویا و زیبا را خلق کرده و گیم‌پلی و انیمیشن‌های روان آن موجب گردیده که لذت پارکور و مبارزات آن چندین برابر گذشته باشد. اسسینز کرید یونیتی در زمان عرضه خود و به دلیل باگ‌های متعدد و همین‌طور سویه‌گیری سیاست‌مداران با آن، آن‌طور که باید ستایش نشد و به حق واقعی خود نرسید. با این حال و چند سال پس از عرضه و با رفع شدن مشکلات گرافیکی و فنی آن، اسسینز کرید یونیتی به یکی از بهترین بازی های این سری تبدیل شد و به حق واقعی خود رسید. اگر تا به حال این نسخه از سری اسسینز کرید را تجربه نکردید و به دنبال یک بازی اکشن/ماجراجویی با داستان غنی و گیم‌پلی لذت‌بخش هستید، تجربه Assassin’s Creed Unity را از دست ندهید.

بازی Batman Arkham Knight

بهترین بازی های پلی استیشن پلاس - بازی Batman Arkham Knight

بازی بتمن آرکام نایت آخرین نسخه از سه‌گانه بتمن آرکام است که توسط استودیو بریتانیایی راک‌استدی ساخته شده است. از آنجایی که دو قسمت قبل مرزهای یک بازی کامیک‌بوکی را ارتقا دادند و استانداردهایی جدیدی هم در داستان‌گویی و هم در مبارزات خلق کردند، راک‌استدی کار بسیار سختی در جلب رضایت طرفداران و ساختن یک سرانجام ایده‌آل برای این سه‌گانه فوق‌العاده داشت. اما بازی بتمن آرکام نایت نه‌تنها موفق به انجام این مأموریت سخت شد، بلکه با اضافه کردن مکانیک‌های جدید و تعریف یک قصه عالی، یکی از بهترین تجربه‌های نسل هشتم گیمرها را به ارمغان آورد. بازی در شب هالووین آغاز می‌شود و شخصیت مترسک با انتشار سمی شهر را به خاموشی و مرگ فرو برده است.

در این بین شخصیتی جدید و مرموز به نام «شوالیه آرکام» معرفی می‌شود که قصد انتقام از بتمن را دارد. نقطه عطف داستان بازی؛ اما جوکر است. جایی که بتمن به دلیل تأثیرات سم مترسک جوکر را همواره در توهمات خود می‌بیند و او نیز تصمیمات و افکار بتمن را زیر سؤال می‌برد و در جریان یک بازی روانی حسابی او را به چالش می‌کشد. بازی بتمن آرکام نایت با اضافه کردن بت‌موبیل که خواسته سالیان سال طرفداران بود، تنوع بسیار خوبی به گیم‌پلی بازی بخشیده و مراحل متنوع و زیبایی نیز بر اساس آن طراحی شده است. بتمن آرکام نایت میزبان بزرگ‌ترین شهر گاتهامی است که تاکنون در بازی‌ها دیده‌ایم و این شهر اتمسفر و طراحی بسیار فوق‌العاده‌ای دارد. در انتها اگر از طرفداران بتمن هستید و اشتراک پلی استیشن پلاس را نیز تهیه کرده‌اید، بتمن آرکام نایت را نصب کنید و در آخرین ماجراجویی شوالیه تاریکی همراه او باشید.

بازی Bloodborne

بهترین بازی های پلی استیشن پلاس - بازی Bloodborne

هیدتاکا میازاکی یکی از تأثیرگذارترین بازی‌سازهای تاریخ ویدیوگیم است؛ فردی که با وارد کردن جهان‌بینی منحصربه‌فرد خود و همین‌طور برداشت خاصش از گیم‌پلی و سختی در بازی‌ها، سبکی به نام سولزبورن را خلق کرد و بازی‌سازهای بسیاری را به تقلید از خود وا داشت. یکی از بهترین و درعین‌حال مهم‌ترین بازی های کارنامه پربار این هنرمند ژاپنی، بلادبورن نام دارد؛ عنوانی که در سال ۲۰۱۵ و به صورت انحصاری روانه کنسول PS4 شد و توانست نگرش او به جهان بازی‌ها را تثبیت کند. پس از همکاری سونی و استودیو فرام‌سافتور در خلق عنوان جریان‌ساز Demon’s Souls، این دو بار دیگر با یکدیگر همکاری کردند تا اثر جریان‌ساز دیگری را بسازند و ژانر سولزبورن/نقش‌آفرینی را چند گام به جلو ببرند. میازاکی و تیمش در خلق اتمسفر بازی بلادبورن به سراغ فضایی Gothic رفتند و محیط‌های وسیع بازی را با الهام از انگلستان دوره ویکتوریا طراحی کردند. بازی در خلقی اتمسفری نفس‌گیر که بازیکن را در فضایش غرق می‌کند عالی عمل می‌کند و غوطه‌وری در جهان بازی را برای گیمرها به ارمغان می‌آورد.

مهم‌ترین رکن در هر بازی و علی‌الخصوص آثار میازاکی، گیم‌پلی و مبارزات آن است؛ گیم‌پلی و مبارزاتی که در بازی بلادبورن به اوج پختگی و تنوع خود می‌رسد و تبدیل به بهترین المان بازی می‌گردد. سازندگان در عین وفادار بودن به بازی های دارک سولز و دیمن سولز، المان‌هایی به بلادبورن افزوده‌اند که سرعت و ریتم گیم‌پلی بازی را بهبود می‌بخشد و تنوع خوبی به مبارزات و همین‌طور راه‌های شکست دادن یک باس به گیمر می‌دهد. مواردی همچون حذف سپرهای سنتی سری سولز و اضافه کردن قابلیت جاخالی‌دادن و پری کردن از جمله این‌ مواردی هستند که به‌شدت تمپو بازی را بهبود بخشیده‌اند.

البته همانند دیگر آثار میازاکی، تنها راه برای پیشروی در بازی مردن است؛ در بازی باید آنقدر بمیرید تا نقاط ضعف دشمنان خود را شناسایی کنید و اشتباهات خود را به کمترین، و دقت خود را به بالاترین حد ممکن برسانید. داستان بازی بلادبورن نیز به همان سبک خاص میازاکی روایت می‌شود و برای پی‌بردن به آن باید آیتم‌های مختلف را جمع‌آوری کنید، به تک‌تک دیالوگ‌های دشمنان خود گوش دهید و آن‌ها را تفسیر کنید و سعی کنید از زبان شخصیت‌ها حرف بکشید تا بلکه بتوانید به قصه شهر یارنام و بلای وحشتناکی که بر سر ساکنان آن آمده است پی ببرید. درانتها باید گفت که بلادبورن عنوانی است که اوج هنر میازاکی در آن نمایان می‌شود و برای فهم چگونگی غایت درگیرکنندگی و چالش‌برانگیز بودن یک بازی، باید به سراغ تجربهٔ آن بروید.

بازی Control

بهترین بازی های پلی استیشن پلاس - بازی Control

استودیو فنلاندی رمدی یکی از خوش‌نام‌ترین و محبوب‌ترین استودیوهای بازی‌سازی در میان گیمرهای سراسر دنیا است. استودیویی که به واسطه خلق بازی مکس‌پین و همین‌طور الن ویک، به چنین جایگاهی در میان افراد دست یافته است. حال رمدی در سال ۲۰۱۹ بازی را روانه بازار کرد که شباهت‌های بسیاری به دیگر آثار این استودیو داشت و بار دیگر توانست گیمرها را در دنیای یگانه خویش غرق کند. بازی کنترل داستان جسی فیدن را روایت می‌کند، زنی جوان که وارد ساختمانی در منهتن می‌شود که «قدیمی‌ترین خانه» نام دارد. این ساختمان برای این طراحی شده است که هرآن چیزی که علم نتوانسته است پاسخی برای آن پیدا کند، به اینجا منتقل شود تا افراد این سازمان با تحقیق بر روی آن، به نتیجه‌ای برسند و چرایی آن را کشف کنند. بازی کنترل یک اثر اکشن ناب است که با داستانی که به سبک آثار لینچ روایت می‌شود، با شما کاری می‌کند که لحظه‌ای نتوانید آن را رها کنید.

بازی از سیستم مبارزاتی نوآورانه‌ای بهره می‌برد که امضای خلاقیت رمدی در جا جای آن به چشم می‌خورد. محیط‌های بازی نیز به‌گونه‌ای ساخته شده‌اند که علاوه بر چشم‌نواز بودن، به ساخت اتمسفر مرموز آن نیز کمک بسیاری کرده‌اند. یکی از موارد جالب دربارهٔ بازی کنترل، اسلحه‌ای است که به دست جسی و ما گیمرها سپرده شده است. اسلحه‌ای که تنها سلاح بازی است و با پیشروی در آن آپگرید می‌شود و توانایی‌های متنوعی را به خود می‌گیرد. همچنین بازی در طراحی مراحل فرعی سنگ‌تمام گذاشته است و شاهد مأموریت‌های بسیار جذاب و متنوع هستیم که پاداش‌های خوبی نیز در آن‌ها نهفته است. در مجموع کنترل یک بازی اکشن خلاقانه با داستانی پیچیده و مرموز است که اگر از طرفداران سری بازی های مکس‌پین و الن ویک هستید، باید به سراغ تجربه آن بروید.

بازی Days Gone

بهترین بازی های پلی استیشن پلاس - بازی Days Gone

بازی Days Gone از آن دست بازی هایی است که طرفداران و مخالفان سرسختی دارد و همان‌طور که برای عده‌ای به‌شدت سرگرم‌کننده است، عده‌ای دیگر را خسته می‌کند و همان‌طور که برای برخی گیمرها از بهترین تجربه‌های آن‌ها میان آثار انحصاری پلی استیشن محسوب می‌شود، برای برخی دیگر جذابیتی ندارد و بازی را نیمه‌کاره رها کرده‌اند. واقعیت اما این است که Days Gone در عین داشتن نقاط قوت فراوان و لحظه‌های زیبا متعدد، از مشکلات و ایرادهای بسیار زیادی رنج می‌برد که جلوی آن را از تبدیل شدن به اثری کامل و بی‌نقص را گرفته است. Days Gone داستان یک خلافکار و موتورسوار قدیمی را در دنیای آخرالزمانی تعریف می‌کند که در اوایل وقوع این فاجعه همسر خود را از دست داده و الان تنها برای بقا تلاش می‌کند. داستان بازی در خلال کات‌سین‌ها و فلش‌بک‌هایی تعریف می‌شود که حکم هسته احساسی بازی و عمق دادن به شخصیت دیکن را دارد.

البته که این روایت نیز به‌هیچ‌وجه بی‌ایراد نیست و در برخی مواقع کلیشه‌ای و در برخی فصل‌ها بسیار کند می‌شود. درنهایت اما می‌توان به داستانی که بند استودیو برای ما تعریف می‌کند نمره قبولی داد. گیم‌پلی بازی Days Gone بر اساس چارچوب‌های یک اثر بقا محور استاندارد در جهانی عظیم ساخته شده است و مکانیک‌های آن با همچنین هدفی طراحی شده‌اند. در بازی Days Gone شما موتوری در اختیار دارید که تنها وسیله‌ای برای جابه‌جایی بین نقاط مختلف نقشه نیست و حکم یک دوست و همراه را در جریان بازی برای شما ایفا می‌کند. در بازی باید با موتور خود به نقاط مختلف جهان بازی سفر کنید؛ اما باید حواستان به تمام شدن بنزین و خرابی موتور باشد و احتمال حمله دسته‌ای بزرگ از زامبی‌ها (که در بازی Freaker نامیده می‌شوند) را به جان بخرید.

در بازی همچنین کمپ‌های مختلفی وجود دارند که می‌توانید از آن‌ها مأموریت بگیرید و در ازای آن پاداش‌های ارزشمندی را دریافت کنید. بازی لول دیزاین واقعاً بدی ندارد؛ اما برخی از آن‌ها به‌قدری در طول بازی تکرار می‌شوند و برخی دیگر به‌قدری ابتدایی طراحی شده‌اند که پس از مدت نسبتاً کوتاهی به ورطه تکرار می‌افتند. به زبان دیگر Days Gone یک بازی نهایتاً ۲۰ ساعته است که به اندازه ۵۰ ساعت کش آمده است. مشکلات فنی و باگ‌های فراوان نیز از ایراداتی بود که بازی در زمان عرضه زیر هجمه‌های آن نمرات بسیار پایین‌تر از حد انتظاری دریافت کرد؛ هرچند که این مشکلات فنی حالا و با عرضه آپدیت‌های مختلف برطرف شده‌اند. با وجود تمام این تفسیرها اما Days Gone عنوانی کنجکاوی‌برانگیز است که نباید تجربه آن را از دست بدهید و لذت گشت‌و‌گذار با دیکن و موتورش در جهانی ناامن و بی‌رحم را از دست بدهید.

بازی Death Stranding

بهترین بازی های پلی استیشن پلاس - بازی Death Stranding

«دث استرندینگ» یکی از متفاوت‌ترین و خاص‌ترین بازی هایی است که صنعت گیم تا کنون به خود دیده است. اثر هیدئو کوجیما آنقدر حاشیه درست کرد که گیمرها به دوسته موافقان و مخالفان بازی تبدیل شدند؛ بعضی‌ها عاشق آن شدند و برخی دیگر حتی تحمل تجربه ساعتی از بازی را نداشتند. کوجیما با تبدیل یکی از مکانیک‌های ساده هر بازی‌ای به المان اصلی گیم‌پلی، برخلاف جهت آب شنا می‌کند و ریسک تغییری بزرگ را به جان می‌خرد. اینکه کوجیما چقدر در این امر موفق بوده یا نه سوالی است که تنها خود گیمر و با تجربه اثر می‌تواند به آن پاسخ دهد اما سوای این موارد دث استرندینگ ویژگی‌های بسیار خارق‌العاده‌ای دارد که نمی‌توان از آن‌ها چشم‌پوشی کرد. داستان، گرافیک فنی و هنری، کارگردانی، صداگذاری و اکتینگ از مواردی هستند که حتی مخالفان سرسخت بازی نیز نمی‌توانند در خوب بودن آن‌ها ایرادی وارد کنند. «دث استرندینگ» داستانی را تعریف می‌کند که استعاره‌های مهمی در آن نهفته است و می‌توان به‌راحتی آن را به جهان فعلی تعمیم داد و تشابهات میان آن‌ها را پیدا کرد.

داستان بازی زمانی اتفاق می‌افتد که در اثر انفجارهایی که به آن‌ها Voidout می‌گویند، بشریت در معرض انقراض گرفته، ارتباط شهرها از یکدیگر قطع شده و جهان مردگان به زنده‌ها پیوند خورده است. شما در نقش سم پوتر بریجز قرار می‌گیرید؛ فردی که تنها کسی است که توانایی عبور از مناطق صعب‌العبور برای اتصال شهرها به هم‌دیگر را دارد. شخصیت‌پردازی کاراکترها به لطف قلم کوجیما عالی نوشته شده و به‌لطف بازیگران بزرگی همچون مدس میکلسن و لیا سیدو، ملموس شده است. گیم‌پلی بازی نیز با اینکه المان‌های اکشن و بخش‌های شوتینگ نیز دارد، اما بخش عمده آن را راه رفتن، جابه‌جایی بین مناطق مختلف و حمل محموله‌ها شکل داده است. شاید در نگاه اول این قضیه خسته‌کننده به‌نظر برسد (که بسیاری از گیمرها همچین اعتقادی دارند) اما مکانیک‌های این جنبه از بازی به قدری دقیق و پرجزئیات کار شده‌اند که کار ساده‌ای همچون جابه‌جایی بارها و قدم زدن در جهان وسیع می‌تواند از المان‌های اکشن بسیاری از بازی های دیگر بهتر و سرگرم‌کننده‌تر باشد. «دث استرندینگ» درباره تنهایی است؛ تنها در جهانی خالی، و کوجیما به بهترین شکل این حس را به گیمرها انتقال داده و به فرد آرامشی می‌دهد که او را به خلوت کردن با خود ترغیب می‌کند. بازی «دث استرندینگ» اثری نیست که بتوان به همه آن را پیشنهاد کرد اما اگر به‌دنبال تجربه‌ای می‌گردید که هیچ‌جای دیگر نمی‌توان مانند آن را پیدا کرد، آخرین ساخته هیدئو کوجیما را از دست ندهید.

بازی Demon’s Souls

بهترین بازی های پلی استیشن پلاس - بازی Demon’s Souls

Demon’s Souls عنوانی بود که در سال ۲۰۰۹ و توسط استودیو فرام‌سافتور به بازار عرضه شد. بازی‌ای که آنقدر سخت و جدید بود که سونی تصمیم گرفت در ابتدا تنها آن را در ژاپن عرضه کند. اما یازده سال پس از این اتفاق، سونی و شخص یوشیدا به اهمیت این بازی و تأثیرگذاری آن پی بردند و تصمیم گرفتند که بازی را به‌عنوان یکی از عناوین روز عرضه کنسول PS5 منتشر کنند. بلوپوینت که  خودش را به‌عنوان استودیویی که کار بازسازی بازی‌ها را به بهترین شکل انجام می‌دهد اثبات کرده است، وظیفه ساخت این عنوان را برعهده گرفت و آنقدر کارش را خوب انجام داد که پس از انتشار ریمیک Demon’s Souls، سونی این استودیو را خریداری کرد. ریمیک Demon’s Souls علاوه بر بهبود جلوه‌های بصری و گرافیکی بازی تا بالاترین حد ممکن، همچنان روح بازی اصلی را حفظ کرده و کاملاً به اثر کالت هیدتاکا میازاکی وفادار است.

بلوپوینت احترام زیادی به بازی اصلی گذاشته و حتی موسیقی‌های بازی را نیز توسط یک گروه ارکستر در کلیسایی آکوستیک، دوباره ضبط کرده است. داستان بازی Demon’s Souls درباره سرزمینی به نام بولتاریا است؛ سرزمینی که توسط مه تسخیر شده و روح انسان‌ها به تسخیر شیاطین درآمده است. ما در نقش قهرمان بازی تصمیم می‌گیریم که به هر پنج آرچ‌استون بازی برویم، باس‌های مختلف را شکست دهیم و سرزمین بولتاریا را از دست مه و شیاطین نجات دهیم. اگر با عناوین سری سولز آشنا باشید می‌دانید که داستان در این بازی‌ها به صورت کات‌سین‌های سینمایی یا از طریق دیالوگ‌های ردوبدل شده میان کاراکترها روایت نمی‌شود و باید آن را از میان نوشته‌ها و آیتم‌هایی که در گوشه‌وکنار نقشه پیدا می‎‌کنید متوجه شوید. بازی Demon’s Souls عنوانی است که به دلیل سختی زیادش شاید موردپسند عامه گیمرها نباشد، اما اگر به دنبال یک بازی چالش‌برانگیز با گرافیک خارق‌العاده می‌گردید یا می‌خواهید بدانید که پدر سبک سولزلایک از کجا آمده و چگونه محصولی است، تجربه این انحصاری پلی استیشن ۵ را از دست ندهید.

بازی Doom Eternal

بهترین بازی های پلی استیشن پلاس - بازی Doom Eternal

سال ۲۰۱۶ بود که استودیو اید سافتور تصمیم گرفت تا با ریبوت مجموعه دوباره Doom را احیا کند. نتیجه شگفت‌آور بود و بازی علاوه‌بر راضی کردن طرفداران قدیمی این فرنچایز، گیمرهای جدید را نیز به خود جذب کرد. چهار سال بعد دنباله بازی Doom با پسوند Eternal عرضه شد و بازی از هر نظر نسخه آپگرید شده قسمت قبلی بود. Doom Eternal یک شوتر ناب و هیجان‌انگیز است که در تمام لحظات تجربه آن آدرنالین ترشح خواهید کرد و لحظه‌ای از بازی جدا نخواهید شد. داستان هیچ‌وقت در سری دووم اولویت نبوده و در اینجا نیست نباید منتظر داستانی غنی و پیچیده باشید. در عوض اما گیم‌پلی بازی و طراحی مراحل آن به قدری عالی کار شده که دوست دارید بارها و بارها مراحل آن را تجربه کنید و هربار با یک استراتژی متفاوت به سراغ آن بروید. بازی دووم برخلاف آثار معروف این ژانر یک شوتر ران و اند گان است و اید سافتور توانست این سبک را با مدرن‌سازی دوباره به یک ژانر محبوب و پرطرفدار تبدیل کند. بازی Doom Eternal آنقدر شوتر جذاب و سریعی است که قطعاً نباید تجربه آن را به عنوان یکی از بهترین بازی های گذشته از دست بدهید.

بازی Devil May Cry 5

بهترین بازی های پلی استیشن پلاس - بازی Devil May Cry 5

کامیا یکی از تأثیرگذارترین بازی‌سازهای تاریخ است که دلیل شهرت اصلی او، خلق بازی به نام Devil May Cry است. استودیو کپکام در سال ۲۰۱۹ پنجمین قسمت از این بازی را روانه بازار کرد؛ عنوانی که هم نظر طرفداران قدیمی این سری را جالب کرد و هم گیمرهای جدید را سر ذوق آورد. دویل می کرای ۵ داستانی پیچیده و غیرخطی دارد و برای روایت قصه خود به فلش‌بک‌ها و فلش‌فورواردهای بسیاری متوسل می‌شود. در داستان بازی نیز با سه شخصیت نیرو، دانته و وی همراه می‌شویم و میان آن‌ها جابه‌جا خواهیم شد. اما همین داستان با یک پایان‌بندی عالی به سرانجامی رضایت‌بخش می‌رسد و پاسخ تمامی سؤال‌های گیمر را می‌دهد. استفاده از موتور بازی‌سازی RE که پیش از این در سری رزیدنت ایول آن را دیده بودیم، موجب شده که بازی دویل می کرای ۵ یکی از زیباترین و گرافیکی‌ترین بازی های خلق شده توسط کپکام باشد. اجرای بازی با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه حتی بر روی کنسول‌های نسل هشتمی، موسیقی متن عالی و جذاب، مبارزات هک‌اند‌اسلش سریع و اعتیادآور و وجود انواع سلاح‌های متفاوت در بازی، دویل می کرای ۵ را  به یکی از بهترین بازی های موجود بر روی سرویس پلی استیشن پلاس تبدیل کرده است.

بازی Detroit Become Human

بهترین بازی های پلی استیشن پلاس - بازی Detroit Become Human

بازی Detroit یکی از جاه‌طلبانه‌ترین بازی های نسل هشتم است که دیوید کیج به‌عنوان کارگردان بازی آن را بلندپروازانه‌ترین اثر خلق شده توسط وی می‌داند. اگر بازی های قبلی استودیو کوانتیک دریم را تجربه کرده باشید، کم‌وبیش می‌دانید که در Detroit با چه نوع گیم‌پلی‌ای سروکار خواهید داشت. بازی Detroit یک عنوان اکشن – ماجراجویی سوم‌شخص است که قصه‌اش بر اساس انتخاب‌های شما پیش می‌رود و تعامل شما با اثر را وارد مرحله عمیق‌تری می‌کند. راستش را بخواهید، انتخاب‌های که در جریان بازی می‌توانید بگیرید و پایان‌هایی که در ادامهٔ آن‌ها در جلوی شما قرار می‌گیرند، آنقدر زیاد و متنوع هستند که از حجم زیاد و پیچیده بودن آن‌ها سردرد خواهید گرفت!

بازی Detroit تکیه زیادی بر داستان می‌زند و حتی به‌نوعی گیم‌پلی در خدمت روایت هرچه بهتر آن است. داستان بازی Detroit در آینده اتفاق می‌افتد؛ زمانی که روبات‌ها و اندرویدها آنقدر همه‌گیر شدند که تقریباً هر انسانی مانند گوشی‌های هوشمند یکی از آن‌ها را دارا است. همین مورد باعث مشکلات بسیاری همچون بیکاری، افسردگی و شکاف طبقاتی شده و نفرت زیادی از اندرویدها را درون انسان‌ها برانگیخته است. داستان بازی حول‌وحوش سه کاراکتر می‌گذرد و از روایت‌های موازی‌ای بهره می‌برد که در برخی جاها همچون فصل‌های پایانی بازی، به یکدیگر مربوط می‌شوند. کارا یک اندروید نظافتچی است و به‌عنوان پرستار دختری یتیم انتخاب می‌شود؛ کانر دستیار یک کارآگاه بداخلاق است که به‌دنبال دلیل خودآگاهی اندرویدها می‌گردد و درنهایت مارکوس یک روبات مستخدم است که در طی فعل‌وانفعالاتی، به رهبر اندرویدهای شورشی تبدیل می‌شود.

داستان بازی Detroit دست روی مسائل فلسفی و جامعه‌شناسانه عمیقی می‌گذارد، از روایت خوبی بهره می‌برد و قطعاً شما را درگیر خود خواهد کرد. هرچند که این داستان در عین خوب بودن نقاط ضعف فراوانی نیز دارد، در خیلی بخش‌ها لنگ می‌زند و از پرداخت تماتیک و ظریفی بهره نمی‌برد. گیم‌پلی بازی به گشت‌و‌گذار در محیط، بررسی صحنه‌های مختلف و دکمه‌زنی‌هایی که با کات‌سین‌ها تلفیق شده‌اند خلاصه شده است. انتخاب‌ها و تصمیم‌های گیمر در بازی نیز مهم‌ترین المان گیم‌پلی بازی را شکل می‌دهند و هویت این سبک را تشکیل داده‌اند. بازی Detroit از گرافیک فنی فوق‌العاده چشم‌نواز و موسیقی گوش‌نوازی بهره می‌برد و از لحاظ طراح هنری نیز در سطح بسیار خوبی قرار دارد. درمجموع بازی Detroit با تمام نقص‌ها و کاستی‌هایش عنوانی است که تجربه آن به‌شدت توصیه می‌شود و می‌تواند تا مدت‌ها هم سرگرمتان کند و هم شما را به فکر فرو ببرد.

بازی Ghost of Tsushima

بهترین بازی های پلی استیشن پلاس - بازی Ghost of Tsushima

رؤیای سامورایی شدن و هدایت کاتانا به بدن دشمنان، همیشه با ما بوده و بازی های فراوانی با این موضوع ساخته شده‌اند؛ اما هیچ‌کدام نتوانستند به سطحی از کیفیت برسند که در یادها ماندگار شوند. اما ساکرپانچ به‌عنوان یک استودیو آمریکایی و زیر نظر سونی، تصمیم گرفت تا بازی با محوریت سامورایی‌ها و درباره تاریخ ژاپن بسازد؛ عنوانی که حتی تحسین مردم بومی این کشور و افراد صاحب‌سبک این ژانر را در پی داشت. اختتامیه سونی در نسل هشتم با Ghost of Tsushima به بهترین شکل رقم خورد و پایانی دلپذیری همچون این بازی، قدرت سونی در خلق عناوین انحصاری و داستان‌محور را بار دیگر ثابت کرد. داستان بازی گوست آف سوشیما درباره یک سامورایی شکست‌خورده به نام جین ساکای است؛ فردی معمولی که هیچ توانایی غیرانسانی ندارد و همین مورد باعث همزادپنداری گیمر با او می‌شود.

ساکای پس از حمله مغول‌ها به جزیره سوشیما و به اسارت در آمدن عمویش که او را بزرگ کرده، تصمیم می‌گیرد به آن‌ها حمله کند. اما جین متوجه می‌شود که روش‌های سامورایی برای شکست مغول‌ها جواب نمی‌دهد و قهرمان ما برای شکست دشمنان باید به روشی روی بیاورد که دقیقاً در مقابل آموزه‌های سامورایی قرار می‌گیرد؛ روشی که او را تبدیل به شبح سوشیما می‌کند. بازی از داستان بسیار خوبی بهره می‌برد و گیمر را تا انتها به دنبال خود می‌کشاند. جهانی که ساکرپانچ در آخرین بازی خود خلق کرده به‌قدری زیبا است که دوست دارید با اسب خود در آن قدم بزنید و محو تماشای آن شوید. گیم‌پلی بازی روندی درگیرکننده دارد و بسیار جذاب کار شده است. مکانیک‌ها و المان‌های مختلف بازی به خوبی در یکدیگر پیچ‌ شده‌اند و همین باعث ایجاد حس غوطه‌وری در گیمر می‌شود. شما در بازی گوست آف سوشیما می‌توانید به دو روش مستقیم یا مخفی‌کاری دشمنان را از راه بردارید که هرکدام ویژگی‌ها و جذابیت‌های خاص خودشان را دارند.

مراحل اصلی بازی از طراحی خوبی بهره می‌برند و افتادن به ورطهٔ تکرار به‌هیچ‌وجه دربارهٔ آن‌ها صدق نمی‌کند. اما چیزی که گوست آف سوشیما را به یک بازی جهان باز معرکه تبدیل می‌کند، مراحل فرعی و توجهی است که سازندگان به آن داشته‌اند. مراحل فرعی گوست آف سوشیما به‌قدری باکیفیت طراحی شده‌اند و آن‌چنان سناریونویسی‌های قدرتمندی دارند که دوست دارید قبل از مراحل اصلی به سراغ آن‌ها بروید. به مانند آثار نقش‌آفرینی شما می‌توانید سلاح‌ها، لباس‌ها و ظاهر جین را تغییر و مهارت‌های مختلف او را ارتقا دهید. گرافیک فنی و مخصوصاً هنری بازی به معنی واقعی کلمه مسحورکننده است و به لطف قابلیت فوتومود پر جزئیات بازی، دوست دارید عکس‌‌های بسیاری را ثبت کنید. بازی همچنین از یک حالت به نام «کوروساوا مود» نیز بهره می‌برد که بازی را به شکل فیلم‌های این کارگردان بزرگ ژاپنی به تصویر می‌کشد. موسیقی‌های بازی نیز قطعاً در فهرست بهترین آلبوم‌های موسیقی خلق شده برای یک بازی قرار می‌گیرند و کار شیگرو اومه‌بایاشی و ایلان اشکری دست کمی از شاهکار ندارد. در مجموع گوست آف سوشیما اثری است که حتماً باید آن را تجربه کنید و از قدم گذاشتن به تاریخ کمتر شنیده‌ شده‌ای از ژاپن لذت ببرید.

بازی God of War

بهترین بازی های پلی استیشن پلاس - بازی God of War

قدم گذاشتن در مسیری پرخطر و پذیرش ریسک، کاری نیست که امروزه ناشرها که تنها به دنبال کسب بیشترین درآمد با کمترین هزینه هستند و مقوله‌ای جزء پول برای آن‌ها اهمیت ندارد، به آن چراغ سبز نشان دهند. اما سونی و سانتامونیکا با قبول کردن ریسک و بازتعریف یک مجموعه آشنا، یک اثر انقلابی را خلق کردند؛ عنوانی که تبدیل به یکی از بهترین‌های تاریخ ویدیوگیم شد و در تالار بازی های افسانه‌ای قرار گرفت. God of War را نمی‌توان با صفتی جزء شاهکار توصیف کرد؛ عنوانی که در همه بخش‌ها درخشان ظاهر شده و بسیار بالاتر از هر عنوان اکشن/ماجراجویی دیگر است. در وصف بزرگ بودن این بازی همین بس که عنوان نام‌برده توانست Red Dead Redemption 2، اثر غول‌آسا و بی‌نقص راکستار بزرگ را شکست دهد و تبدیل به بهترین بازی سال گردد.

اولین تغییر بزرگ گاد آف وار ۲۰۱۸ مربوط به دوربین آن می‌شود؛ دوربینی که همانند گذشته ثابت نیست و در پشت کاراکتر قرار گرفته است. همین مورد مبارزات و نحوه برخورد گیمر با جهان اثر را کاملاً دگرگون کرده و روح تازه‌ای به این مجموعه دمیده است. بگذارید از داستان بازی بگوییم؛ داستانی که اثباتی بر عظمت مدیوم گیم و هنر بی‌پایان استودیو سانتامونیکا است. سال‌ها از حوادث بازی سوم گذشته و کریتوس از یونان، به سرزمین‌های نورث آمده است. اما برخلاف بازی های قبل، این بار نه با کریتوسی جوان و انتقام‌جو، بلکه با مردی سالخورده و آرام که سعی می‌کند تا حد ممکن از دردسر دوری کند روبه‌رو هستیم؛ مردی که دیگر قدرت سابق خود را ندارد، سعی در پنهان کردن و فراموشی گذشته تاریکش دارد و غمی همیشگی را با خود حمل می‌کند.

کریتوس جدید که حالا فرزندی به نام آترئوس نیز دارد، خواسته‌ای جزء بزرگ کردن پسرش در آرامش و البته برآورده کردن وصیت مادر او، یعنی رهایی خاکسترش در بالاترین کوه سرزمین نورث ندارد. اما همه‌چیز آن‌طور که کریتوس می‌خواهد پیش نمی‌رود و این‌بار آشوب است که به سراغ او می‌آید. داستان بازی God of War ما را به سفری فراموش‌نشدنی می‌برد و به لطف کارگردانی تک پلان و بدون کات کوری بارلوگ، به بهترین و زیباترین شکل ممکن روایت می‌شود. همان‌طور که اشاره کردیم گیم‌پلی بازی نیز به کل دچار تغییر شده و با المان‌ها و مکانیک‌هایی طرف هستیم که تاکنون در این مجموعه شاهد آن نبوده‌ایم. سوای دوربین و تأثیر آن بر جریان بازی، مورد دیگری که مبارزات بازی را متنوع‌تر کرده است، تبری به نام Leviathan است که جای خود را به تیغه‌های آشوب معروف خدای جنگ داده است. لوایثن مبارزات را بسیار لذت‌بخش می‌کند و به لطف درخت‌ مهارت بازی و همین‌طور آپگریدهای مختلف، می‌توانید شیوه منحصربه‌فرد خود در استفاده از آن را بدست آورید.

پازل‌های جالبی نیز که به طور مستقیم با میتولوژی نورث درهم‌آمیخته شده‌اند نیز در بازی قرار گرفته‌اند که انجام آن‌ها پاداش خوبی را در اختیار گیمر قرار می‌دهد. اما تمام این گیم‌پلی عالی و باشکوه بدون طراحی و لول دیزاین معرکه بازی محقق نمی‌شد و تیم سانتامونیکا به تعادلی عالی در ساخت یک عنوان مدرن در عین وفادار ماندن به ریشه‌های سری دست‌یافته است. به همه این‌ها صداپیشگی معرکه، مأموریت‌های فرعی درگیرکننده، گرافیک بی‌نظیر و کارگردانی استادانه بارلوگ را نیز اضافه کنید تا متوجه بشوید با چه اثر شاهکاری سروکار دارید. بازی God of War با وجود شخصیتی که نماد برند پلی استیشن محسوب می‌شود، یکی از مهم‌ترین و بهترین بازی های خلق شده تا به امروز است که هر گیمری باید آن را تجربه کند.

بازی Horizon Zero Dawn

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

«هورایزن زیرو داون» یکی از جسورانه‌ترین و جاه‌طلبانه‌ترین بازی هایی بود که در نسل قبل روانه کنسول پلی استیشن ۴ شد. بازی هورایزن از آن دست محصولاتی است که کمتر شرکتی حاضر می‌شود ریسک آن را به جان بخرد، به سازندگان آن اعتماد کند و بر روی آن سرمایه‌گذاری زیادی انجام دهد؛ اما سونی با اعتماد به استودیو گوریلا گیمز، توانست یکی از متفاوت‌ترین و بکرترین بازی های نسل هشتم را به نام خود ثبت کند. از داستان شروع کنیم؛ بازی «هورایزن زیرو داون» در جهانی دور و آخرالزمانی اتفاق می‌افتد؛ تمدن بشری سال‌هاست که نابود شده و تمام دستاوردهای انسان خوراک طبیعت گشته است. در چنین جهانی که دایناسورهایی ربات مانند بر آن حکمرانی و انسان‌ها به‌صورت قبیله‌ای زندگی می‌کنند، دختری به نام ایلوی به دنبال پیدا کردن هویت خود است و در این مسیر دیوایسی را پیدا می‌کند که اطلاعات زیادی از گذشته انسان‌ها به او می‌دهد و توانایی‌های زیادی به او می‌بخشد.

حال و پس از گذشت چندسال از این اتفاق و زمانی که او دیگر بزرگ‌شده، ایلوی تصمیم می‌گیرد به دنبال پاسخ‌ سؤال‌های خود برود و معنایی برای زندگی خود بیابد. «هورایزن زیرو داون» از داستانی غنی و چندلایه بهره می‌برد و روایتی جذاب و نفس‌گیر دارد. در رأس این قصه نیز ایلوی قرار دارد که به‌قدری شخصیت‌پردازی و صداپیشگی خوبی دارد که به‌سرعت در فهرست کاراکترهای ویدیوگیمی موردعلاقه شما قرار خواهد گرفت. گوریلا نیز به تعادلی بی‌نظیر در خلق جهانی آینده‌نگرانه و درعین‌حال باستانی دست پیدا می‌کند. یکی از مواردی که از همان ابتدا مخاطبان را مات‌و‌مبهوت خود می‌کند؛ گرافیک خارق‌العاده و زیبایی بی‌اندازه جهان بازی است. محیط‌ها، چهره‌ها و مکان‌ها در بازی به‌قدری با وسواس طراحی شده‌اند و گوریلا گیمز به حدی از قدرت کنسول PS4 به نفع این ماجرا استفاده کرده است که چاره‌ای جز تحسین سازندگان آن نخواهید داشت.

گیم‌پلی بازی هورایزن نیز بسیار سرگرم‌کننده و اعتیادآور کار شده و از لحظه لحظهٔ آن لذت خواهید برد؛ حالا چه بخواهد مبارزه با دشمنان و روبات‌های بازی باشد، چه پلتفرمینگ و چه حتی قدم زدن در جهان آن. در بازی «هورایزن زیرو داون» شما سلاح‌های مختلفی در اختیار ندارید و می‌توان گفت که تنها اسلحه شما در بازی، تیروکمان ایلوی است. اما همین تیروکمان آنقدر مادها و حالت‌های متنوع دارد و آنقدر برای آن آپگریدهای مختلفی در نظر گرفته شده تا شما را از هر نوع سلاح دیگری بی‌نیاز کند. طراحی UI و رابط کاربری بازی نیز بسیار جذاب و البته روان است و همین مورد به بهبود تجربه شما از بازی کمک شایانی کرده است. در آخر تنها چیزی که می‌توان گفت این است که بازی «هورایزن زیرو داون» اثری است که به‌هیچ‌وجه نباید خود را از تجربه آن محروم کنید.

بازی Horizon Forbidden West

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

بازی Horizon Forbidden West به عنوان دنباله بازی موفق قبلی، کارش را در خلق دنیایی بزرگ‌تر، برطرف کردن نقاط ضعف قسمت قبلی و اضافه کردن مکانیک‌ها و نوآوری‌های جدید به‌خوبی انجام می‌دهد و از این آزمون سخت سربلند بیرون می‌آید. اولین موردی که در Forbidden West توجه شما را به خود جلب می‌کند، گرافیک فنی و همین‌طور هنری بازی است. جهان بازی آنقدر چشم‌نواز است و آنقدر جزئیات کم‌نظیری دارد که ممکن است در طول بازی کنترلر خود را کنار بگذارید و محو زیبایی آن شوید. این کار سازندگان وقتی باارزش‌تر می‌شود که بدانید Forbidden West یک بازی میان‌نسلی است و توانسته همچنین گرافیک معرکه‌ای را بر روی سخت‌افزار نسل قبل نیز اجرا کند. Forbidden West یک داستان شنیدنی را برای ما تعریف می‌کند که اتفاقات آن پس از پایان قسمت اول بازی جریان دارد. داستان بازی چیز جدیدی نیست که مشابه آن را جای دیگری ندیده باشیم؛ اما به خوبی روایت می‌شود و ریتم مناسبی دارد و همین مورد باعث می‎‌شود که بازی در این بخش نمره قبولی کسب کند.

یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت Forbidden West مراحل فرعی بازی هستند که بعضی‌ها از آن‌ها آنقدر جذاب کار شده‌اند که ممکن است شما را تا ساعت‌ها از رفتن به سراغ مأموریت‌های اصلی بازی منصرف کنند. جهان بازی بسیار وسیع‌تر از قسمت قبل شده و از مناطق برفی تا جنگل‌های بکر در بازی یافت می‌شوند و گیمر را به گشت‌و‌گذار در آن ترغیب می‌کنند. گیم‌پلی بازی نیز در قسمت دوم دچار تغییرات ریز و درشتی شده که در مجموع باعث تکامل یافتن و بهتر شدن این جنبه از بازی شده است. مبارزات به شکلی عالی طراحی شده‌اند و نبرد با دشمنان چه به‌صورت مخفی‌کاری و چه به صورت مستقیم بسیار لذت‌بخش است. سیستم پلتفرمینگ نیز در Forbidden West نسبت به بازی قبل بسیار بهتر کار شده و گوریلا تلاش زیادی برای بهبود این جنبه از بازی داشته است. در مجموع بازی Horizon Forbidden West عنوانی سرگرم‌کننده با گرافیک خارق‌العاده، جهانی غنی و گیم‌پلی‌ای هیجان‌انگیز است که می‌تواند ساعت‌های بسیار خوبی را برای هر گیمری بسازد.

بازی Inside

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

بازی اینساید را می‌توان بهترین بازی مستقل نسل هشتم تلقی کرد؛ عنوانی که با فضاسازی و داستان معرکه خود همه را به تحسین وا داشت و صبر را برای بازی بعدی استودیو پلی‌دد بسیار سخت کرد. بازی اینساید در جهانی تاریک و بی‌رحم جریان دارد؛ جایی که یک حکومت دیکتاتوری بر مردم حاکم شده و اذهان آن‌ها را برای منافع خود کنترل می‌کند. در چنین جهانی پسری به دنبال فرار از آن و پایان دادن به این ظلم فراگیر است. داستان‌گویی صامت بازی موجب شده که هر تصویر و قاب بازی را جدی بگیریم و آن را برای فهم داستان و مقصود سازندگان کالبدشکافی کنیم. دنیایی که استودیو پلی‌دد در بازی اینساید خلق کرده بسیار خشن و ترسناک است و کوچک‌ترین اشتباهی از جانب گیمر با فجیع‌ترین مجازات همراه است. گیم‌پلی بازی نیز عالی کار شده و پازل‌های مختلف آن موجب گشته که ذهن بازی‌کننده حسابی درگیر شود و به تکاپو بیفتد. تمام این موارد به‌علاوه‌ی موسیقی گوش‌نواز، کارگردانی هنری عالی و تعلیق‌های به‌جا باعث شده که اینساید تبدیل به یکی از مهم‌ترین و البته بهترین بازی های PS4 شود.

بازی Marvel’s Spider-Man: Miles Morales

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

بازی اسپایدرمن مایلز مورالز یکی از عناوین لانچ کنسول پلی استیشن فایو بود که گیمرها می‌توانستند آن را در روز عرضه این کنسول تجربه کنند. پس از معرفی بازی، خیلی از افراد اعتقاد داشتند که بازی یک عنوان کامل نیست و به مانند یک DLC برای بازی اصلی می‌ماند؛ اما اسپایدرمن مایلز مورالز با انتشار خود ثابت کرد که در عین وفادار بودن به بازی اصلی، هویت مستقل خود را دارد و می‌تواند به‌عنوان یک گیم مستقل تلقی شود. بازی با حفظ هسته گیم‌پلی بازی اصلی اسپایدرمن (که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده بود) و اضافه کردن برخی موارد جدید، به یک اثر به‌شدت سرگرم‌کننده تبدیل شده که می‌تواند تجربه لذت‌بخشی را برای شما رقم بزند. داستان بازی اسپایدرمن مایلز مورالز اگرچه بی‌نقص نیست و ایرادهایی در آن یافت می‌شود، اما با تمرکز بر روی شخصیت مایلز، آوردن آن به کانون اصلی و پرداختن به جنبه‌های دیگری از جهان بازی، قصه قابل‌قبولی را تعریف می‌کند که از ریتم بسیار خوبی بهره می‌برد.

گیم‌پلی نیز در بازی اسپایدرمن مایلز مورالز دچار تغییراتی شده و برخی موارد همچون پازل‌های محیطی و گجت‌های منحصربه‌فرد مایلز به آن اضافه شده‌اند و تنوع خوبی به بازی بخشیده‌اند. همچنین طراحی مراحل فرعی نیز که در بازی اصلی از نقاط ضعف آن به شمار می‌رفتند بسیار بهتر و متنوع‌تر شده است. اسپایدرمن مایلز مورالز از لحاظ بصری و همین‌طور فنی عملکرد خیره‌کننده‌ای دارد و نسخه پلی استیشن ۵ بازی از این نظر فوق‌العاده است. تغییر فصل به بازی به زمستان و نیویورک برفی آن تأثیر شگرفی در چشم‌نوازتر شدن بازی و نشان دادن دستاوردهای فنی و قدرت کنسول PS5 داشته است. در مجموع بازی اسپایدرمن مایلز مورالز یک تجربه ۲۰ ساعته سریع و سرگرم‌کننده است که اگر از طرفداران بازی اصلی بوده‌اید نباید در تجربه آن تردید کنید.

بازی Rachet & Clank: Rift Apart

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

بازی «رچت اند کلنک: ریفت اپارت» یکی از اولین بازی هایی بود که به‌طور انحصاری و برای کنسول PS5 معرفی شد و نمایش‌های بازی آنقدر خارق‌العاده بود که همه توجه‌ها را به سمت خودش جلب کرد. با این وجود اما بسیاری از طرفدارن نگران بودند که نکند بازی ‌تنها یک شوکیس گرافیکی برای به رخ کشیدن قدرت کنسول جدید سونی باشد اما استودیو اینسامنیاک گیمز با انتشار ریفت اپارت به تمام این نگرانی‌ها پایان داد؛ چراکه بازی علاوه بر داشتن جلوه‌های بصری و گرافیکی خیره‌کننده، از گیم‌پلی‌ای درگیرکننده و داستانی جذاب هم بهره می‌برد. بازی «رچت اند کلنک: ریفت اپارت» به معنی واقعی کلمه یک عنوان نسل بعدی محسوب می‌شود و ویژگی‌هایی دارد که به مخاطب نشان می‌دهد که کنسول جدید چه پیشرفت‌هایی داشته است.

برای مثال یکی از دلایل اصلی‌ای که بازی هیچ‌رقمه نمی‌توانست برای PS4 عرضه شود، مربوط به یکی از مکانیزم‌های اصلی گیم‌پلی بازی می‌شود؛ قابلیتی که در آن و به وسیله پورتال‌هایی خاص، درلحظه میان جهان‌های مختلف جابه‌جا شوید و این رفت‌و‌آمد بین دنیاهای بازی تنها با SSD فوق‌سریع پلی استیشن ۵ امکان‌پذیر می‌باشد. اما سوای گرافیک فنی و بصری بازی که از بهترین‌های نسل می‌باشد و همینطور بهره‌گیری از ویژگی‌های کنترلر دوال‌سنس و صدای سه‌بعدی، بازی از نظر گیم‌پلی و همینطور داستان نیز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. داستان بازی ریفت اپارت روایتی آشنا دارد و بزرگ‌ترین نقطه قوت آن در پیش‌گرفتن رویکردی تازه در روایتش است.

رچت، کلنک و دکتر نفریوس به جهانی موازی تله‌پورت می‌شوند؛ جایی که فضا و زمان به‌نوعی از هم جدا می‌شوند و در اثر انفجارهایی به بافت آن‌ها آسیب وارد می‌شود. حال درچنین شرایطی کلنک از دوست صمیمی خود جداافتاده و در اثر انفجار یک دست خود را نیز از دست داده است. کلنک که تنها شده است با شخصیت جدیدی به نام «ریوت» آشنا می‌شود تا به کمک او هم رچت را پیدا کند و هم مقابل نقشه‌های شوم دکتر نفریوس باایستد. شخصیت ریوت را بدون شک می‌توان بهترین ویژگی داستان جدیدترین نسخه بازی «رچت اند کلنک» دانست و سازندگان از طراحی و ظاهر گرفته تا صداپیشگی و دیالوگ‌نویسی، برای او سنگ‌تمام گذاشته‌اند؛ به گونه‌ای که حتی شخصیت رچت نیز در سایه او قرار می‌گیرد.

از داستان که بگذریم بازی «رچت اند کلنک: ریفت اپارت» از لول دیزاین فوق‌العاده‌ای بهره می‌برد که آنقدر طراحی متنوعی دارند که گیمر حتی ثانیه‌ای خسته نمی‌شود و بازی به‌هیچ‌وجه به ورطه تکرار نمی‌افتد. تمرکز سازندگان بر روی ارائه تجربه‌ای یک‌پارچه که به‌لطف سخت‌افزار قدرتمند PS5 عملی شده، ارزش تکرار بازی را به‌شدت بالا برده است. بازی تنوع سلاح بسیار خوب و بالایی دارد و به زیبایی هرچه تمام‌تر شما را به استفاده از هر یک تشویق می‌کند. از طرفی دشمنان بازی نیز تنوع خوبی دارند و مبارزه با هریک از آن‌ها در شرایط مختلف، استراتژی منحصربه‌فردی را طلب می‌کند. درمجموع بازی «رچت اند کلنک: ریفت اپارت» اثری کامل از هرجهت است و با ویژگی‌های مثبت بی‌شماری که دارد، باید از اولین بازی هایی باشد که بر روی کنسول پلی استیشن ۵ به سراغ تجربه آن می‌روید.

بیشتر بخوانید: فهرست بازی های گیم پس آلتیمیت

بازی It Takes Two

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

بهترین بازی سال ۲۰۲۱، یکی از سرگرم‌کننده‌ترین عناوین موجود بر روی سرویس پلی استیشن پلاس محسوب می‌شود. بازی It Takes Two یک عنوان کوآپ است که باید آن را یا به همراه دوست خود و یا به صورت آنلاین با یک گیمر دیگر تجربه کنید و بازی بر اساس همکاری‌ها و هم‌فکری‌های دو نفره ساخته و طراحی شده است. بازی داستان به‌ظاهر ساده اما عمیقی را تعریف می‌کند و روایتگر زندگی زن و شوهری است که قصد طلاق از یکدیگر را دارند. این وسط دختر کوچک آن‌ها خود را مقصر این اتفاق می‌داند و گریه‌های کودک سبب می‌گردد تا روح این پدر و مادر به درون دو عروسک او منتقل شود. همین موضوع موجب می‌گردد که پدر و مادر برای بازگشت به کالبدهای خود مجبور به همکاری با یکدیگر گردند و در این بین مشکلات بینشان را هم حل کنند. بازی با آنکه داستانی جذاب را روایت می‌کند؛ اما چیزی که It Takes Two را به چنین جایگاهی رسانده است؛ گیم‌پلی و طراحی مراحل خلاقانه و نوآورانه آن است.

بازی از مراحل مختلفی تشکیل شده است که هیچ‌کدام از این مراحل شبیه به یکدیگر نیستند و همین موضوع باعث شده که بازی نه‌تنها خسته‌کننده نشود، بلکه بازیکن مدام سورپرایز شود و دائم با خلاقیت و چیز تازه‌ای از طرف سازندگان بازی روبه‌رو شود. بازی آن‌قدر متنوع است و آن‌قدر مکانیک‌ها و مینی‌گیم‌های جالبی را در خود جای داده است که دوست دارید بلافاصله پس از اتمام آن، دوباره به سراغش بروید و همین ارزش تکرار بازی را بسیار افزایش داده است. اگر به دنبال یک بازی سرگرم‌کننده هستید که بتوانید آن را با دوست خود بازی کنید، It Takes Two بهترین گزینه و انتخاب ممکن برای شما است.

بازی Resident Evil 7

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

بازی رزیدنت ایول ۷ جایی بود که کپکام این مجموعه را یک تکان حسابی داد تا مجموعه‌ای که پس از دو بازی RE5 و RE6 هویت خودش را از دست داده بود و از یک عنوان ترس/بقا به یک بازی شوتر بی‌مغز تبدیل شده بود را احیا کند. رزیدنت ایول ۷ در این کار موفق است و با تغییر زاویه دوربین و اتمسفرسازی عالی، حس یک رزیدنت ایول کلاسیک را برای شما زنده می‌کند. بازی؛ اما در عین حال یک عنوان مدرن نیز محسوب می‌شود و خلاقیت عضو ثابت تمام بخش‌های رزیدنت ایول ۷ است. داستان بازی درباره شخصی به نام ایتن است که در جستجوی همسر گمشده‌اش میا، پایش به خانه‌ای متروک و فرسوده باز می‌شود.

خانه‌ای که گیمر را درون خود می‌بلعد و آن‌چنان حس ترس و اضطراب سنگینی را به او منتقل می‌کند که گاهی نیاز می‌شود کنترلر را کنار بگذارد و قدری از فضای بازی فاصله بگیرد. بازی گرافیک عالی و طراحی هنری بی‌نظیری دارد و صداگذاری بازی نیز به‌حدی عالی کار شده تا هر افکت صوتی شما را با وحشت روبه‌رو کند و لحظات تعلیق زای بسیاری خلق شود. بازی همچنین به تعادلی عالی بین ترس و اکشن دست یافته است و شاهد باس‌ها و مبارزات متنوع و پرهیجانی در بازی هستیم. همچنین پازل‌های همیشگی این مجموعه نیز درون این بازی جا گرفته‌اند تا رزیدنت ایول ۷ یک ترکیب کامل از بهترین ویژگی‌های سری بازی ترسناک کپکام باشد. اگر به دنبال یک بازی ترسناک می‌گردید و می‌خواهید شجاعت خود را به ورطه آزمایش بگذارید، به‌هیچ‌عنوان بازی رزیدنت ایول ۷ را از دست ندهید.

بازی The Last Guardian

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

فومیتو اوئدا شاعر صنعت گیم است. کارگردانی که بی‌توجه به جریان روز فرمول‌زده بازی های ویدئویی، راه خود را می‌رود و چیزی که می‌خواهد را می‌سازد. بازی های که اوئدا و تیمش می‌سازند آنقدر خاص و جاه‌طلبانه هستند که بعید است هیچ ناشری جزء سونی به آن‌ها اعتماد کند. اما پلی استیشن استودیو علاوه بر دادن بودجه و زمان کافی به آن‌ها برای خلق اثر موردنظرشان، همه‌رقمه از آن‌ها نیز حمایت کرد. نتیجه بازی همانند دیگر بازی های اوئدا، یک اثر هنری دیگر بود؛ یک بازی خلاقانه با داستانی مرموز و گیم‌پلی سلیقه‌ای که شاید به مذاق خیلی از گیمرها خوش نیاید. اوئدا در بازی های خود از مخاطب صبر را درخواست می‌کند و در ازای آن پاداشی عالی را برای او در نظر می‌گیرد. The Last Guardian از آن بازی های باکیفیتی است که نمونه آن را در هیچ‌جای دیگری پیدا نخواهید کرد. پس اگر از بازی های تکراری و رایج روز خسته شده‌اید و به دنبال تجربه‌ای عمیق و تأثیرگذار هستید که شما را به سفری معنوی ببرد، بازی The Last Guardian را از دست ندهید.

بازی Returnal

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

ریترنال محصول استودیو فنلاندی هوس‌مارک (که بعدتر توسط سونی خریده شد) یکی دیگر از عناوین لانچ کنسول PS5 بود که با عملکرد عالی‌اش بسیاری از گیمرها را شگفت‌زده کرد. ریترنال یک بازی در سبک روگ‌لایت با المان‌های اکشن است و دی‌ان‌ای عناوین قدیمی این سبک را در عین مدرن بودن در خود جای‌داده است. سبک روگ‌لایت درواقع زیر ژانری از سبک روگ‌لایک است و مؤلفه‌های اصلی آن را مرگ‌های بی‌شمار، سختی بازی، گرافیک بهتر و مبارزات ریل تایم شکل می‌دهند. به بیان دیگر در این سبک از بازی بازیکنان با هربار مرگ دوباره به همان نقطه اول از بازی برمی‌گردند و باید تمام مسیر رفته را دوباره طی کنند.

هرچند که در بازی ریترنال و با پیشروی در آن، برخی سلاح‌ها و قابلیت‌هایی که به دست آورده‌اید به طور دائمی با شما خواهند بود و با هربار مرگ از بین نمی‌روند؛ همین مورد کاری کرده که بازی در عین چالش‌برانگیز بودن، اعصاب‌خردکن نشود و گیمر را ترغیب به تلاش مجدد کند. بازی ریترنال اتمسفر بسیار خفقان‌آوری خلق می‌کند و فضاسازی آن کاملاً در خدمت روایت قصه آن قرار دارد؛ قصه‌ای مرموز از یک تمدن نابود‌شده و شخصیتی که به طور اتفاقی در آن حاضر می‌شود. بازی در روایت قصه‌ای چفت‌و‌بست‌دار با داشتن المان‌های ترس عالی عمل می‌کند و گیمر را تا آخرین دقیقه به دنبال خود می‌کشاند. بازی ریترنال با گیم‌پلی سریع و جذاب، قصه‌ای معنادار و طراحی مراحل عالی، تبدیل به یک اثر متفاوت شده است که برای گیمرهایی که به دنبال یک چالش جدی می‌گردند به‌شدت توصیه می‌‌شود.

بازی Uncharted 4

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

از همان نمایش‌های اول سونی در آغاز نسل هشتم از بازی آنچارتد ۴، تمام توجه‌ها معطوف این بازی شد و گرافیک خیره‌کننده و گیم‌پلی پیشرو آن چیزی بود که همه از یک محصول نسل بعدی انتظار داشتند. بازی آنچارتد ۴ می‌تواند تعریف یک ویدیوگیم کامل و عالی باشد؛ عنوانی که در عین داشتن گیم‌پلی‌ای سرگرم‌کننده، هیجان‌انگیز و با ریتم سریع، از داستانی پرجزئیات، گرافیکی محشر و صداگذاری و کارگردانی بی‌نقص بهره می‌برد. آنچارتد ۴ شاید اولین بازی در نسل قبل کنسول‌های بازی بود که توانست تفاوت نسل‌ها را برای گیمرها ملموس، و قدرت گرافیکی و پیشرفت‌های تکنولوژی را برای همگان آشکار کند. آخرین ماجراجویی نیتن دریک در جهان بازی های ویدئویی داستان جالبی دارد که به بهترین شکل قصه این شخصیت را به سرانجام می‌رساند. داستان بازی آنچارتد ۴ نیتن دریکی را نشانمان می‌دهد که پس از حوادث قسمت سوم، به یک کار روزمره و البته حوصله سربر مشغول شده و اوقات خود را با همسرش النا در خانه‌ای کوچک سپری می‌کند.

نیتن که حسابی دلش برای ماجراجویی و دردسر تنگ شده، رویای ماجراجویی دوباره دارد و کاملاً مشخص است که روح سرکش او با زندگی راکد و عاری از هیجان جور درنمی‌آید. اما دیری نمی‌پاید که با بازگشت برادر او که همه گمان می‌کردند مرده‌اس، فصل جدیدی در زندگی نیتن آغاز می‌شود؛ فصلی که قرار است آخرین چپتر از داستان این دزد باشد. داستان بازی آنچارتد ۴ از همه‌نظر از دیگر نسخه‌های این سری در جایگاه بالاتری قرار می‌گیرد و دلیل اصلی آن نیز حضور نیل دراکمن و بروس استرلی در پس ساخت آن است. سازندگان این‌بار به جای قرار دادن دیالوگ در دهان کاراکترها برای بیان حالشان یا کات‌سین‌های طولانی، از شیوه‌های بسیار جالبی که گیم‌پلی و درنتیجه گیمر را مستقیماً با اثر درگیر می‌کند، برای نشان دادن احساسات شخصیت‌ها استفاده کرده‌اند.

برای مثال قسمتی در بازی وجود دارد که نیتن در خانه خود و با تفنگ آب‌پاش به سمت دشمنان خیالی حمله می‌کند و بدین شکل دراکمن و استرلی، دلتنگی نیتن برای زندگی سابقش را به تصویر می‌کشند. سوای داستان اما آنچارتد ۴ با پیشرفت‌هایی در گیم‌پلی همراه بوده که آن را به یکی از صیقل‌خورده‌ترین و البته سرگرم‌کننده‌ترین بازی های نسل هشتم تبدیل کرده است. سازندگان با اضافه کردن المان‌هایی همچون طناب، ماشین سواری و محیط‌های وسیع‌تر، پلتفرمینگ و مبارزات بازی را بهتر کرده‌اند و لذت گشت‌و‌گذار در جهان آنچارتد را چندپله‌ای ارتقا داده‌اند. آنچارتد ۴ همچون قسمت‌های قبلی سری از ست‌پیس‌هایی عظیم با کارگردانی معرکه، مبارزاتی نفسگیر، اکشنی به‌اندازه، پلتفرمینگ هیجان‌انگیز و پازل‌هایی خلاقانه بهره می‌برد؛ با این تفاوت که تمامی این المان‌ها در بهترین و عالی‌ترین حالت خود قرار دارند. آنچارتد ۴ عنوانی است که اگر پلی استیشن ۴ یا ۵ دارید، حتی لحظه‌ای نباید در تجربه آن و هم‌مسیر شدن با نیتن دریک در آخرین ماجراجویی‌اش، درنگ کنید.

بازی Uncharted: The Lost Legacy

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

بازی «آنچارتد: لاست لگسی» یک اسپین‌آف از مجموعه آنچارتد است که دقیقاً یک سال پس از عرضه بازی «آنچارتد ۴» روانه بازار شد. سابقه خوب استودیو ناتی‌داگ در ساخت محتوای الحاقی «Left Behind» برای بازی لست آف آس، انتظار طرفداران از این بازی را به‌شدت بالا برده بود اما تیم دوم ناتی‌داگ نه‌‌تنها موفق به راضی کردن گیمرها شد، بلکه چگونگی بسط جهان بازی و استفاده از پتانسل‌های یک مجموعه را به دیگر استودیوها آموزش داد. در بازی «آنچارتد: لاست لگسی» ما در نقش کلوئی قرار می‌گیریم و خبری از نیتن دریک نیست؛ اما کلوئی نیز با داشتن همان شوخ‌طبعی، جاه‌طلبی و باهوش بودن نیتن دریک، نه‌تنها کاری می‌کند که خلاء او در بازی احساس نشود، بلکه شما را به این فکر فرو می‌برد که چرا تا به حال با این شخصیت فوق‌العاده آشنا نشده بودیم و فرصتی برای شناخت او نداشتیم. بازی «آنچارتد: لاست لگسی» داستان عجیب و تازه‌ای ندارد و دوباره با کاراکترهایی طرف هستیم که در جستجو برای یک گنج باستانی به نقاط مختلف جهان می‌روند و در این مسیر با مزدورها و کسانی که می‌خواهند سد راهشان شوند مبارزه می‌کنند.

اما این حرف به معنی خسته‌کننده یا کلیشه‌ای بودن داستان «آنچارتد: لاست لگسی» نیست و بازی با روایت یک قصه آشنا، فرصت پرورش شخصیت‌ها و جاگیری آن‌ها در قلب مخاطبان را فراهم می‌کند. گیم‌پلی بازی همان چیزی است که در بازی «آنچارتد ۴» دیده بودیم و خبری از مکانیک جدیدی هم نیست. اما با این وجود بازی اصلاً به ورطه تکرار نمی‌افتد و تمام سکانس‌های اکشن و ست‌پیس‌های آن به‌قدری خوب ساخته و چیده شده‌اند و آنچنان از ریتم خوبی بهره می‌برند که گیمر را به‌شدت درگیر خود می‌کنند. در مجموع اگر از طرفداران بازی آنچارتد هستید و به‌دنبال یک تجربه ماجراجویی هستید که در آن قصه خوب بشنوید، از شوخی‌های کاراکترهایش روده‌بر شوید و با سکانس‌های اکشنش آدرنالین ترشح کنید، تجربه «آنچارتد: لاست لگسی» را به هیچ‌وجه از دست ندهید.

بازی Until Dawn

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

Until Dawn اثر استودیو سوپرمسیو گیمز یک بازی در سبک تعاملی/ترس و بقا است که در اوایل نسل گذشته برای PS4 منتشر شد. اگر بازی های دیوید کیج را تجربه کرده باشید با این سبک آشنایی کامل دارید؛ سبکی که در آن انتخاب‌های گیمر می‌تواند مسیر بازی را به کل تغییر دهد و پایانی متفاوت را برای او رقم بزند. بازی Until Dawn که از قضا از بازیگران معروفی همچون رامی مالک و هیدن پنتیر بهره می‌برد، در مورد گروهی از دوستان است که به کلبه‌ای در کوهستان‌های برفی می‌روند، اما حاد‌ثه‌ای ناگوار رخ می‌دهد و دو تن از اعضای گروه جان خود را از دست می‌دهند.

یک‌سال بعد همهٔ این دوستان و به درخواست برادر فرد کشته شده، دوباره کنار یکدیگر جمع می‌شوند و به همان مکان قبلی می‌روند تا بلکه بتوانند از ترومایشان عبور کنند. اما همه‌چیز آن‌طور که می‌خواهند پیش نمی‌رود و این شروع ماجراها و اتفاقات ترسناک بازی است. Until Dawn داستانی به سبک بی‌مووی‌های ترسناک/اسلشر تعریف می‌کند و روایت خوب سازندگان از این قصه، نشان‌دهنده تسلط آن‌ها به قواعد این ژانر و شناخت کلیشه‌هایش است. گیم‌پلی بازی نیز علاوه بر تصمیم‌گیری‌های گیمر که در قالب سیستم اثر پروانه‌ای به‌صورت پیچیده و پرجزئیاتی طراحی شده، شامل گشت‌و‌گذار در محیط، دکمه‌زنی و تعامل با دیگر کاراکترها می‌شود. بازی Until Dawn یک اثر سرگرم‌کننده‌س که با داستان خوب، فضاسازی مثال‌زدنی و گیم‌پلی درگیرکننده می‌تواند شما را تا سپیده‌دم بیدار نگه دارد.

بازی Sackboy: A Big Adventure

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

سه‌گانه «Little Big Planet» یکی از بهترین تجربه‌های گیمرها در نسل قبل را رقم زد و از عناوین کمتر دیده شده پلی استیشن بود که توجه سونی به بازی‎‌های مستقل و منحصربه‌فرد را عیان می‌کرد. حال جدیدترین بازی از این مجموعه که نام شخصیت اصلی قسمت‌های قبل را به‌عنوان نام خود انتخاب کرده، شاید مثل سه‌گانه ساخته شده توسط استودیو مدیا مولکول بی‌نقص نباشد؛ اما همچنان یک بازی سرگرم‌کننده و جذاب محسوب‌ می‌شود. سک‌بوی هر آن چیزی است که یک بازی پلتفرمر سه‌بعدی باید باشد و به‌راحتی می‌تواند طرفداران این ژانر را راضی کند. خلاقیت استودیو سومو دیجیتال در طراحی مراحل بازی جواب داده و شاهد مراحل‌ متنوع و جالبی در بازی هستیم که به‌صورت عالی در داخل بازی پیاده شده‌اند.

چالش‌های بازی نیز به شکلی درست و استاندارد در مقابل گیمر قرار می‌گیرند و هرچه جلوتر بروید بازی نیز چالش‌برانگیزتر می‌شود و باید دقت و مهارت خود را برای عبور از آن‌ها افزایش دهید. یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت بازی موسیقی و نحوه صحیح استفاده از آن است. به‌گونه‌ای که لذت تجربه بازی را برای گیمر دوچندان می‌کند. سک‌بوی داستان خاصی ندارد و خودش نیز آن را جدی نمی‌گیرد و داستان در اینجا صرفاً بهانه‌ای برای ورود به جهان بازی است. سک‌بوی یکی از عناوین لانچ کنسول PS5 بود که البته برای کنسول نسل قبلی سونی PS4 نیز عرضه شد.

بازی Dreams

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

وقتی که اولین‌بار در مراسم رونمایی PS4 از بازی جدید استودیو مدیا مولکول یعنی دریمز رونمایی شد، شاید هیچ‌کسی فکر نمی‌کرد که ایدهٔ جاه‌طلبانه این استودیو بتواند رنگ واقعیت به خود بگیرد. اما هفت سال پس از آن روز دریمز بالاخره عرضه شد و نشان داد که بلند‌پروازی‌های مدیا مولکول تنها یک ترفند تبلیغاتی نبوده است. دریمز بیشتر از اینکه یک بازی باشد، ابزاری برای خلق بازی‌ها و جهان‌های مختلف است. در دریمز می‌توانید هر چیزی که می‌خواهید اعم از گیم‌پلی، نقاشی، موسیقی، انیمیشن و… را بسازید و خلق کنید. البته شما می‌توانید سراغ بازی‌ها و مواردی که توسط افراد دیگر خلق شده است نیز بروید و آثار آن‌ها را تجربه کنید. در دریمز هزاران‌هزار بازی مختلف از سبک‌ها و ژانرهای گوناگون وجود دارد و برخی از آن‌ها کیفیت بسیار خوبی نیز دارند؛ به حدی که می‌توانند شما را تا ساعت‌ها سرگرم کنند. بازی دریمز یک داستان کوتاه چندساعته نیز دارد که تمام آن در درون بازی و با ابزارهای داخل آن ساخته شده است. داستان نوازنده‌ای به نام آرت که از گروه موسیقی خود جدا شده و حال در رؤیاها و واقعیت زندگی‌اش سفر می‌کند. داستان بازی کیفیت بسیار خوبی دارد و خلاقیت از درون آن فوران می‌کند. اگر به بازی‌سازی علاقه دارید، ایده‌های دیوانه‌وار دارید و یا می‌خواهید آثار دیگر افراد را تجربه کنید، دریمز بهترین جا برای تحقق رؤیاهای شما است.

بازی Shadow of the Colossus

بهترین بازی‌های پلی‌استیشن پلاس

Shadow of the Colossus بیشتر از اینکه یک بازی ویدیویی یا عناونی خلق شده برای سرگرمی باشد، یک اثر هنری است. یک اثر هنری که توسط شاعر صنعت گیم یعنی فومیتو اوئدا خلق شده است. Shadow of the Colossus از آن دست عناوینی است که بازی‌ها را از یک مدیوم سرگرمی/تجاری به هنری تعاملی ارتقا می‌دهد و گواه بی‌انتها بودن پتانسیل این صنعت برای تعریف قصه‌هایی است که در هیچ مدیوم دیگری قابل تعریف نیست. بازی Shadow of the Colossus در ابتدا و اولین‌بار، سال ۲۰۰۵ و به‌صورت انحصاری روانه کنسول PS2 شد و در همان زمان نیز تبدیل به اثری خاص، نوآورانه و حتی انقلابی شد و نام خود را به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین بازی های تاریخ ثبت کرد.

Shadow of the Colossus یکی از آن انحصاری‌هایی است که در هیچ‌جایی جزء اکوسیستم پلی استیشن پیدا نمی‌شود و از آن طرف این برند نیز جایگاه و اعتبار فعلی خود را مدیون آثاری همچون آن است. بازی Shadow of the Colossus داستانی ظاهراً ساده اما به‌شدت عمیق و چندلایه دارد؛ داستانی درباره پسری که برای نجات جان یک دختر، پا به سرزمینی ممنوعه می‌گذارد تا در ازای کشتن ۱۶ کلوسی، دخترک را دوباره به زندگی بازگرداند. اوئدا در روایت قصه خود از اضافه‌گویی و زیاده‌گویی پرهیز می‌کند، به مخاطبش باج نمی‌دهد و برداشت و تحلیل بسیاری از فصل‌های قصه را به‌عهده خود گیمر و برداشت شخصی او می‌گذارد. Shadow of the Colossus در خلق اتمسفری گیرا، عظیم و البته مرموز که حس تنهایی را به گیمر انتقال دهد موفق است و پرسه‌زنی‌ها با آگرو (اسب شخصیت اصلی) در جهان بازی و کشف نقاط مختلف نقشه را به المانی که اکثر زمان گیم‌پلی را شکل می‌دهد تبدیل می‌کند؛ المانی که بسیار لذت‌بخش طراحی شده و گیمر را حتی خودخواسته نیز به این کار وا می‌دارد.

به‌طور کلی گیم‌پلی بازی را می‌توان این‌گونه شرح داد؛ پرسه در جهان بازی برای پیدا کردن کلوسی مدنظر، پیدا کردن او و فهمیدن نقاط ضعف منحصر به‌فردش و درنهایت شکست دادن و بازگشت به عبادتگاه اصلی جهان بازی. هرکدام از کلوسی‌های بازی طراحی فوق‎‌العاده زیبا و البته معنی‌داری دارند و همین مورد موجب شده که Shadow of the Colossus یکی از بهترین کارگردانی/گرافیک‌های هنری را در کل تاریخ صنعت/هنر ویدیوگیم داشته باشد. بی‌انصافی است اگر از بازی و اهمیت آن بگوییم و به موسیقی‌های حماسی و گوش‌نواز کا اوتانی اشاره نکنیم؛ موسیقی‌هایی که با ترکیب با دیگر المان‌های بازی و پخش شدنشان در هنگام مبارزات، روح شما را از بند کالبدتان جدا و زیباترین لحظات عمر ویدیوگیمی شما را خلق می‌کنند. استودیو بلوپوینت با بازسازی دقیق و وفادار بازی، یکی از گران‌قدرترین آثار تولید شده در این مدیوم را به خوبی برای نسل جدید گیمرها قابل دسترس می‌کند و هوادارن قدیمی بازی را نیز به تحسین وا می‌دارد. در مجموع Shadow of the Colossus عنوانی است که اگر با پرسش «آیا بازی های ویدیویی هنر محسوب می‌شوند؟» گلاویز هستید، باید آن را تجربه کنید.

خرید کنسول بازی از دی‌جی‌لند

شما می‌توانید جدیدترین کنسول بازی پلی استیشن و سایر برندها را از سایت دی‌جی‌لند سفارش دهید و خریداری کنید. فروشگاه دی‌جی‌لند همواره تلاش کرده تا کالاهای اورجینال و اصل را با بهترین قیمت بازار در اختیار فروشندگان قرار دهد. کیفیت بالای کالاهای موجود در سایت دی‌جی‌لند در ابتدا توسط کارشناسان ما بررسی می‌شود و پس از اطمینان از اصل بودن کالا، در سایت و در دسترس شما قرار می‌گیرد. همچنین دی‌جی‌لند ضمانت محصولات خود را تضمین می‌کند و بر روی آن‌ها گارانتی ارائه می‌دهد تا در صورت بروز هرگونه مشکل، امکان تعویض و یا حتی بازگشت پول برای شما وجود داشته باشد. همچنین شما می‌توانید با پشتیبانی دی‌جی‌لند تماس بگیرید و هرگونه راهنمایی‌های لازم را از آن‌ها دریافت کنید. محصولات دی‌جی‌لند در سریع‌ترین زمان ممکن به شما تحویل داده می‌شود و تمام این موارد موجب می‌گردد تا شما خریدی آسان، مطمئن و خوبی را داشته باشید.

خرید اقساطی از دی‌جی‌لند

دی‌جی‌لند امکانی را فراهم کرده تا بدون نیاز به ضامن بتوانید کالاهای دیجیتال موردنظر خود را به صورت اقساطی خریداری کنید. کنسول‌های PS4 و PS5 و انواع کالاهای دیجیتال برندهای دیگر نیز شامل این طرح می‌شوند و شما می‌توانید این کالاها را انتخاب و سپس به صورت اقساطی تهیه کنید.

علیرضا فاتح دلجویی

مطالب مرتبط

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *