نقد و بررسی سریال The Last of Us، هرآنچه که باید از “سریال آخرین بازمانده” بدانید!
سریال The Last of Us به تازگی از طریق شبکه محبوب HBO اولین اپیزود خود را به نمایش گذاشت. همانطور که به احتمال زیاد میدانید، این سریال اقتباسی از یک بازی از کمپانی مشهور ناتی داگ به همین نام است.
اگر طرفدار بازی هستید بیشک با شروع شدن اپیزود اول سریال، به دیدن باقی آن جذب خواهید شد.
بازی آخرین بازمانده از ما به دلایل زیادی راه خود را به قلب اکثر گیمرها باز کرده است. یکی از این دلایل سینمایی بودن این بازی است؛ شاید حتی سینماییترین بازی کامپیوتری ساخته شدن تا به کنون باشد.
هنگامی که خبر ساخت سریال The Last of Us به گوش رسید، بسیاری از طرفداران بازی به آرزوی خود رسیده بودند و بسیاری دیگر نگران بودند که سریال به سرنوشت شوم اکثر سریالها و فیلمهایی دچار شود که از روی سناریوی یک بازی کامپیوتری ساخته شدهاند.
اگر طرفدار بازی کامپیوتری Resident Evil بوده باشید، با توجه به عملکرد فوقالعاده ضعیف سریالی که اخیرا برای این بازی ساخته شد، نگرانی طرفداران The Last of Us را بیشتر و بهتر درک خواهید کرد.
البته سریال رزیدنت ایول بعد از یک فصل کنسل شد، اتفاقی که با توجه شروع طوفانی این سریال افتادنش بعید به نظر میرسد.
بیشتر بخوانید: اپلیکیشن های رایگان فیلم و سریال
آیا نیازی به ساخت سریال The Last of Us بود
سوال اینجاست که اگر یک بازی کامپیوتری عملکرد خوبی داشته و مخاطبان بسیاری را به خود اختصاص داده است، آیا میتواند در سریال هم موفق باشد؟
آیا اصلا ساخت آن لزومی دارد؟ آیا بازیگران آن سریال با توجه به انتظارات بالا و شناخت دقیق کاراکتر توسط اکثر مخاطبین، از پس نقش برخواهند آمد؟
با دیدن اولین اپیزود از سریال میتوان نتیجه گرفت که طرفداران بازی چیزی برای ترسیدن ندارند و تنها عامل ترس همان قارچ خطرناک داستان بوده که بشریت را به نابودی کشانده است. نیاز به ساخت این سریال حس میشد؛
زیرا که بهتر است مخاطبین تلویزیون هم از این داستان زیبا بهرهمند شوند.
بازیگران سریال از جمله پدرو پاسکال در نقش جول و بلا رمزی در نقش الی به بهترین شکل کاراکترهای خود را درک کردهاند.
طرفداران از روی ظاهر این بازیگران خصوصا بلا رمزی را قضاوت کردند ولی بازیگران سریال با شناخت کامل نقش و فرو رفتن در قالب کاراکتر خود جواب قضاوتها را به بهترین شکل دادند. با یک جمله میتوان توانایی آنان را بیان کرد؛ این دو نفر جول و الی هستند.
آیا انتظار طرفداران برآورده میشود
همانطور که انتظار میرفت اپیزود اول سریال پیش درآمد معروف بازی را به تصویر کشیده است. با اینکه این سریال مو به مو از بازی پیروی نمیکند دیدن آن بسیار لذت بخش است؛ زیرا که با اضافه کردن جزئیات زیاد و زیبا به داستان بازی، روند پیش بردن داستان را در سریال بهبود بخشیده است.
در نظر داشته باشید که سریال نیازمند اضافه شدن محتوا به داستان اصلی است زیرا که در بازی المانی به نام گیمپلی موجود است که سریال فاقد آن است.
در نتیجه داستان سریال The Last of Us باید جوری نوشته میشد که هم به بازی وفادار باشد و هم خالی به نظر نرسد. سازندگان سریال The Last of Us به طرزی شگفتآور از پس نوشتن محتوای تازه برای داستان اصلی بر آمدهاند.
یکی از دلایل گیرا بودن این سریال حضور خود آقای Neil Druckman نویسنده و کارگردان بازی The Last of Us به عنوان یکی از سازندگان اصلی همراه آقای Craig Mazin کارگردان میتی سریال چرنوبیل است.
سریال The Last of Us چه میگوید
در نگاه اول داستان سریال و همچنین بازی، یک ماجرای ترسناک را روایت میکند. داستان در مورد قارچیست که انسانها را به بردگانی متخاصم و درنده تبدیل میکند. زامبیها سالهاست که مدیا را تصاحب کرده و به کلیشه تبدیل شدهاند.
چیزی که داستان آخرین بازماندگان ما را متمایز میکند عمق روایت و احساسات انسانی به کار رفته در آن است.
داستان اصلی سریال و همچنین بازی، در مورد رابطه جول، یک بازمنده سرسخت که دختر خود را از دست داده با الی یک نوجوان با اراده، گاها لجوج و در نهایت در جستجوی خانه و عدم تنهایی و به معنی واقعی یک نوجوان است که رازی حیاتی را به دوش میکشد.
موسیقی سریال
مهمترین چاشنی سریال که حس داستان را به بهترین شکل منقل میکند و سریال را بیشتر به بازی نزدیک میکند جادوی آقای گوستاوو سانتااولایا آهنگساز بازی The Last of Us بوده که نقش خود را در سریال نیز پس گرفته است.
موسیقی این سریال یکی از نکاتی است که باعث شده طرفداران بازی احساس اتصال بیشتری به روایت سریال داشته باشند.
اپیزود اول سریال نشان داد که میتوان داستان یک بازی را به بهترین شکل با تمامی موانع برای سریال باز نویسی کرد. تنها باید افراد درست و کاربلد کنار هم قرار بگیرند.
بیشتر بخوانید: معرفی ۴ John Wick: وقتی که یک چیز خوب، بیش از حد میشود
1 دیدگاه
با سلام سریال در دیالوگها ضعیف عمل کرده و تا بازی رو انجام نداده باشید به خاطر سپردن اسمها و نقشه ها یرای فرار از فدرا که اون هم برای بیننده ای که بازی رو انجام نداده سخت و نا اشناست.برای مثال یهو صحبت از خرید باتری ماشین میشه و خراب شدن معامله که بیننده رو گیج میکنه که اصلا قضیه باتری از کجا اومدن و به کجا ختم میشه.سریال برای اونهائی مثل من که بازی رو نکردن خیلی بریده بریده و بدون انسجام هست.بله لحظات هیجان انگیز داره و قشنگ ساخته شده الیته با جلوه های تصویری محض.ولی دیالوگ ها برای کسی که جریان بازی رو نمیدونه خیلی گیج کننده هست.سریال بیشتر از سکانس های بریده بریده استفاده میکنه و معلوم نیست که چرا شور حسینی میگیرن تا الی رو ببرنو در آخر چه لزومی جز غمگین کردن ببیننده با مردن سارا در همون اولین لحظات فیلم نیاز بود